من عاشقی از کمال تو آموزم
بیت و غزل از جمال تو آموزم

در پرده دل خیال تو رقص کند
من رقص خوش از خیال تو آموزم

کتاب ملت عشق
نوشته الیف شافاک
انتشارات ققنوس و....
انتشاراتی های زیادی این کتاب رو چاپ کردن و مترجم های زیادی ترجمه! اما از نظر شخص شخیص بنده ققنوس بهتر بود.
من چه بگویم از این همه عظمت؟
چه بگویم از این عشق از این درد و از این کتاب....

ملت عشق عجب صلح و صفایی دارد!
کتابی با مضمون عاشقانه و پند اندرز. عاشقانه بین شمس و مولانا! اینجاست که میفهمی "الا ای شمس تبریزی" و "آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من"
و اینا... از کجا میان.:)
کتاب خیلی قشنگه جوری که زبان من و ذهن حرافم قاصره از بیانش!
من عاشق این بودم که کتاب از طرف راوی چند شخصیته بود، یعنی تو می تونستی دیدگاه دیگرانی رو مثل؛ گل کویر، سلیمان مست یا اون حسنک جزامی و گدا رو بفهمی.
میدیدی مرگی که برای چند نفر خوشحال کننده بوده واسه اونها که مردم دید بدی بهشون داشتن چطوری بوده.
با اینکه کمتر شمس صحبت میکنه ولی اونقدر این افراد شخصیت شمس رو پوشش میدن که با تمام وجود و گوشت و خونت شمس رو لمس میکنی، نوازشش میکنی و بهش میگی عجب شاهکار خلقی هستی تو...
حرف های عارفانه و شاعرانه و اصلا همه چی تمومه این کتاب
فقط و فقط یک عیب به نظرم داره اونم اللاست! احساس میکنم اوردن اللا و تلفیقش با همچین کتابی خیلی جالب نیست هرچند این نظر شخصی منه ممکنه یکی دوستش داشته باشه ^_^
در آخر مهمانتون می کنم به این دو بیت:
ای یوسف خوش نام ما خوش می روی بر بام ما
ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما
ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما