2
رفتیم پیش یه عده دخترا و باهاشون اشنا شدم .
اریکا گفت : راستی تو از کجا اومدی ؟
- ایران .
- ایران چیه ؟
- ایران کشوره .
- خخخخ اها
ملت اینجا نمیدونن ایران چی هست اصلا .
همینطوری داشت راه میرفتم و هواسم هم به جلوم نبود .
هر لحظه سرعتم بیشتر میشد .
دیدم که دو متر اونور تر اون پسره لایتو واسه اون یکی که اسمش ایاتو بود زیر پایی گرفت . ایاتو هم حواسش نبود پخش زمین شد . همون لحظه تمرکزم رو از دست دادم و نتونستم ترمز کنم .
هیچی دیگه .....
چشمتون روز بد نبینه افتادم رو ایاتو .
نظرات (۲)