بیاین ببینین چی شد تو مدرسهههه کپ

ᴋɪᴍ ʏᴜʀᴀ*
ᴋɪᴍ ʏᴜʀᴀ*

اولن که خیلی بد رفتم چون میخواستم بیام عروسی کیمیا و اصن اینجوری بودم که حالمتخمی ....خب بزا بگم ما اول که رفتیم ساعت هشت نه صبح اینا خییلی خوب بود با اینکه گند خورده بود تو خوابم.. و نمیدونم چی شد که یهو شدم دوست صمیمی اونی که هی به خودم میگفتم اسکل برو با اون دوست شو باحالههه -خنده- بعد از اشنایی با ی مشت اسکل دیگه رفتیم واسه شروع کار و گفتن چون کلاسا واسه خودمونه باید خودمون بسابیم اونجارو یعنی ببین من پاره شدم بخدااا داشتم با این جارو هایی هست که تو خونه مامانبزرگامون هست کوتاهه داشتم با اونا روی دیوار میکشیدم سیاهیا بره و کلا مونده بودم اینا چجوری سیاه شدههه . بعدش رفتیم سراغ زمین که اصلا کلاسمون چاه نداشتتت باورتون نمیشه داشتیم با لیوان یبارمصرف اب کثیفو جمع میکردیم از اونجا بعد جارو داده بودن بهمون که بکشیم روی سقف گرد و غبارو ازش بگیریم باورتون میشه؟؟؟ همه در و پنجره ها رو شستیم بعدش که خودمونو کشتیم ساعت دوازده لطف کردن بزرگی کردن بهمون اجازه دادن از اون کلاس لعنتی بیایم بیرون ولی غافل از حال و اوضاع بیرون تو حیاط.. به ما گفته بودن قبل تمیزی میز و صندلیارو ببریم تو حیاط و وقتی اومدیم دیدیم زاارتتت حالا باید اینا روهم دوباره ببریم تووو .ببین حالا خوبه ما مسئول شستن میز صندلیا نبودیم بقیه داشتن پاره میشدن.خب نمیدونم چقرد اونش طول کشید ولی تموم شد و رفتیم واسه راهرو ها :اونجا هم سه ساعت این لکه هه که معلوم نبود چیه رو داشتم تمیز میکردم و وقتی کل راهرو تموم شد بلخرهه منت روی چشممون گذاشتن ساعت 3 ظهر بهمون ناهار دادن ولی میدونید چی بود؟خود ناهارم کلاس نهمیا وقتی داشتیم راهرو رو میسابیدیم درست کرده بودن ناهار هویج پلو بود راضی بودم چون ماست داشتن -خنده- خب یه یک ساعت بعد که له شده بودیم و داشتیم بیهوش میشدیم گفتن بیاید نرده هارو رنگ کنین!!!! حاجی میخواستیم بریم فقط گم و گور شیم.خلاصه تنمون از این پلاستیک زباله ها کردن و دستمون قلمو دادن گفتن به سلامت.یعنی خداشاهده کل زندگی دوستمو تو نرده های بالایی فهمیدم و دوستمم نصف زندگی منو تو اونور نرده ها اینقدر که طول کشید. نرده هامونو رنگ سبز و ابی زدیم و به لطف دوست اسپایدرمن بنده که اول داستان باهاش اشنا شدیم تونستیم اون ندره هایی که بالای اتاق پایینی بود رو رنگ بزنیم.بقیشو تو پارت دوم میگم

نظرات (۵)

Loading...

توضیحات

بیاین ببینین چی شد تو مدرسهههه کپ

۶ لایک
۵ نظر

اولن که خیلی بد رفتم چون میخواستم بیام عروسی کیمیا و اصن اینجوری بودم که حالمتخمی ....خب بزا بگم ما اول که رفتیم ساعت هشت نه صبح اینا خییلی خوب بود با اینکه گند خورده بود تو خوابم.. و نمیدونم چی شد که یهو شدم دوست صمیمی اونی که هی به خودم میگفتم اسکل برو با اون دوست شو باحالههه -خنده- بعد از اشنایی با ی مشت اسکل دیگه رفتیم واسه شروع کار و گفتن چون کلاسا واسه خودمونه باید خودمون بسابیم اونجارو یعنی ببین من پاره شدم بخدااا داشتم با این جارو هایی هست که تو خونه مامانبزرگامون هست کوتاهه داشتم با اونا روی دیوار میکشیدم سیاهیا بره و کلا مونده بودم اینا چجوری سیاه شدههه . بعدش رفتیم سراغ زمین که اصلا کلاسمون چاه نداشتتت باورتون نمیشه داشتیم با لیوان یبارمصرف اب کثیفو جمع میکردیم از اونجا بعد جارو داده بودن بهمون که بکشیم روی سقف گرد و غبارو ازش بگیریم باورتون میشه؟؟؟ همه در و پنجره ها رو شستیم بعدش که خودمونو کشتیم ساعت دوازده لطف کردن بزرگی کردن بهمون اجازه دادن از اون کلاس لعنتی بیایم بیرون ولی غافل از حال و اوضاع بیرون تو حیاط.. به ما گفته بودن قبل تمیزی میز و صندلیارو ببریم تو حیاط و وقتی اومدیم دیدیم زاارتتت حالا باید اینا روهم دوباره ببریم تووو .ببین حالا خوبه ما مسئول شستن میز صندلیا نبودیم بقیه داشتن پاره میشدن.خب نمیدونم چقرد اونش طول کشید ولی تموم شد و رفتیم واسه راهرو ها :اونجا هم سه ساعت این لکه هه که معلوم نبود چیه رو داشتم تمیز میکردم و وقتی کل راهرو تموم شد بلخرهه منت روی چشممون گذاشتن ساعت 3 ظهر بهمون ناهار دادن ولی میدونید چی بود؟خود ناهارم کلاس نهمیا وقتی داشتیم راهرو رو میسابیدیم درست کرده بودن ناهار هویج پلو بود راضی بودم چون ماست داشتن -خنده- خب یه یک ساعت بعد که له شده بودیم و داشتیم بیهوش میشدیم گفتن بیاید نرده هارو رنگ کنین!!!! حاجی میخواستیم بریم فقط گم و گور شیم.خلاصه تنمون از این پلاستیک زباله ها کردن و دستمون قلمو دادن گفتن به سلامت.یعنی خداشاهده کل زندگی دوستمو تو نرده های بالایی فهمیدم و دوستمم نصف زندگی منو تو اونور نرده ها اینقدر که طول کشید. نرده هامونو رنگ سبز و ابی زدیم و به لطف دوست اسپایدرمن بنده که اول داستان باهاش اشنا شدیم تونستیم اون ندره هایی که بالای اتاق پایینی بود رو رنگ بزنیم.بقیشو تو پارت دوم میگم