میخواستم همه پشت صحنه هایی که از ایمان دارم رو یکجا بذارم اما مشکل لپ تاپ و چند روز آپ نکردن و بعد هم تولد آیه جان و ویدیوهای بعدی.. خلاصه یه فاصله این وسط انداخت که بدینوسیله از دوستانی که پیگیر اون پشت صحنه ها بودن عذر میخوام. این ده دوازده تا پشت صحنه ای که مونده و میخوام بذارم مربوط به اوایل سریاله و البته یه دونه پشت صحنه ی سکانس آخر. منم سعی میکنم به همون ترتیب سکانس های سریال بذارم.

خب این پشت صحنه اولین سکانس سریاله و حتما یادتون هست که تو کل اون سکانس داشت بارون میبارید. و خیلی هم طولانی نبود. اما اینجا نشون داده میشه که یه تیکه هایی هم قبل از بارون فیلمبرداری شده که تو نسخه نهایی، از سریال حذف شده. اینجا میبینیم که یکسری دیالوگ ها رد و بدل میشه و بعد چوی یونگ آسمونو نگاه میکنه که یعنی متوجه میشه میخواد بارون بیاد و در ادامه همون چیزهاییه که تو بارونه و تو سریال میبینیم. من چقدر این تیپ مین هو رو اینجا دوست داشتم یعنی دقیقا این شنل مشکی و اون کلاهش و اون شال آبی دور گردنش. اصن ناجور جذبه اش بالا بود. نمیشد همینو کپی پیست کنن چند جای دیگه سریال هم ما ببینیم؟
بعد دیگه تازه اونجا که مین هو یه نمور کلاهه رو میده عقب و آسمونو نگاه میکنه واااااااایییی خوب شد تو سریال نیست وگرنه من همون موقع ها با دیدن این حرکت مُلده بودم.
ودیگه اینکه درسته من خیلی تیپشو دوست دارم ولی بچه با این شنل و اون شال گرمشه خب.. شما فقط نگاه کنین سایر عوامل چه لباسایی تنشونه.. بعد این طفلک ها... آخی آخی هوای کره هم تو تابستون بدتر از هوای شمالِ ما انقدر شرجی و بیخوده که اصلا نگو. نه که من سالها زندگی کردم اونجا برا همین انقدر دارم خوب توصیف میکنم! خخخخ