اسحاق انور - دفتر ماه
دفتر ماه پر از شعر سپید است ، پر از تنهایی
ای پریزاده غزل کی به غزل می آیی؟
شب من گمشده در کوچهی بی خوابیهاست
خواب کن چشم مرا ای نِگهِ رویایی
باز هم وعدهی فردا دهی و می دانم
نیست افسانهی امروز تو را فردایی
آنکه در چشم تو رویای مرا زندان کرد
کاش میداد به دلتنگیِ من معنایی
بیش از مُهر جنون در دل من داغ مکن
نیست اندازهی مجنونی من صحرایی
اسحاق انور
نظرات