در حال بارگذاری ویدیو ...

عشف گمشده قسمت20

۶ نظر
گزارش تخلف
Suho(لیدرصحبت میکنه)
Suho(لیدرصحبت میکنه)

قسمت 20
دکتر: اون خودشو مقصر میدونه تصمیم گرفته خودشو تنبیه کنه اینم واکنشیه که در پیش گرفته... متاسفم اما این فقط به خودش برمیگرده ما نمیتونیم کاری کنیم اما شما میتونید کمک کنید بحرف بیاد
شیومین: یعنی اون دیگه نمیخواد حرف بزنه؟
دکتر: همین طوره
از اتاق دکتر رفتن بیرون لی تلفنشو در اورد تا زنگ بزنه
_ به کی زنگ میزنی؟ هیچ کس نباید بفهمه جون میون این جوری شده
_ سانی میتونه کمک کنه
_یشییییییینگگگگگگ بس کنننن
_ هیونگ چرا داد میزنی؟ خوب دخترها تو این جور چیزها و موقعیت ها خیلی بهترن
_هر کاری میکنی بکن... فقط اگه بفهمم جایی درز کرده من میدونم و اون سانی جونت... بعد به سمت اتاق رفت جایی که همه تلاش میکردند تا سوهو رو به حرف بیارن
لی: عشقم سلام
صدای پشت خط: :| عشقمو کوفت پسره... چند بار باید بهت بگم وقتی حق داری به سانی بگی عشقم که باهاش ازدواج کرده باشی..اونم فقط تو خونه خودتون
لی:@_@
_حالا کارت چیه؟ امروز یه ریز دارین با هم حرف میزنید؟
_ پدر یه سوال تخصصی ازش داشتم
_اره تو که راس میگی...ولی در هر صورت حمومه خیلی واجبه بهش بدم؟
لی اب دهنشو قورت داد: اوووم اگه بدید برای همیشه ممنونتونم
_این زبون و ادب و نداشتی هیچ وقت دخترمو نمیدادم دستت.. صبر کن بدم بهش …ساناز دخترم بیا این شین شین بلا گرفته کارت داره
سانی:0_0
_الو شینا
_جوون عشقم نمیشه قطع کنم تصویری تماس بگیرم؟
_0_0 میخوای تلفنو قطع کنم یشینگ؟
_ نه نه نه من غلط کردم... چیزه اومدیم بیمارستان
_ خوب
_ سوهو نمیخواد دیگه هیچ وقت حرف بزنه
_ چیییییییییییییییییی؟
_ خوب فک میکنه تقصیر اونه که مین اه دیگه نیست
_چ..چ..ی..گفتی.؟
_ میگم فک میکنه کنسرتها باعث شده از دستش بده دازه خودشو تنبیه میکنه حرف نمیزنه
_ م..مین..اه؟؟
_ هوم؟؟
_ مین اه مرده؟؟
_ اره دیگه دوس دختر سوهو یا بهتره بگم نامزدش... سانی خوبی؟؟ چیزی شده؟
هق هق سانی بلند شد
_ میدونی که طاقت گریه تو ندارم سانی خودم درسش میکنم قول میدم گریه نکن باشه؟
تلفن قطع شد

نظرات (۶)

Loading...

توضیحات

عشف گمشده قسمت20

۱۱ لایک
۶ نظر

قسمت 20
دکتر: اون خودشو مقصر میدونه تصمیم گرفته خودشو تنبیه کنه اینم واکنشیه که در پیش گرفته... متاسفم اما این فقط به خودش برمیگرده ما نمیتونیم کاری کنیم اما شما میتونید کمک کنید بحرف بیاد
شیومین: یعنی اون دیگه نمیخواد حرف بزنه؟
دکتر: همین طوره
از اتاق دکتر رفتن بیرون لی تلفنشو در اورد تا زنگ بزنه
_ به کی زنگ میزنی؟ هیچ کس نباید بفهمه جون میون این جوری شده
_ سانی میتونه کمک کنه
_یشییییییینگگگگگگ بس کنننن
_ هیونگ چرا داد میزنی؟ خوب دخترها تو این جور چیزها و موقعیت ها خیلی بهترن
_هر کاری میکنی بکن... فقط اگه بفهمم جایی درز کرده من میدونم و اون سانی جونت... بعد به سمت اتاق رفت جایی که همه تلاش میکردند تا سوهو رو به حرف بیارن
لی: عشقم سلام
صدای پشت خط: :| عشقمو کوفت پسره... چند بار باید بهت بگم وقتی حق داری به سانی بگی عشقم که باهاش ازدواج کرده باشی..اونم فقط تو خونه خودتون
لی:@_@
_حالا کارت چیه؟ امروز یه ریز دارین با هم حرف میزنید؟
_ پدر یه سوال تخصصی ازش داشتم
_اره تو که راس میگی...ولی در هر صورت حمومه خیلی واجبه بهش بدم؟
لی اب دهنشو قورت داد: اوووم اگه بدید برای همیشه ممنونتونم
_این زبون و ادب و نداشتی هیچ وقت دخترمو نمیدادم دستت.. صبر کن بدم بهش …ساناز دخترم بیا این شین شین بلا گرفته کارت داره
سانی:0_0
_الو شینا
_جوون عشقم نمیشه قطع کنم تصویری تماس بگیرم؟
_0_0 میخوای تلفنو قطع کنم یشینگ؟
_ نه نه نه من غلط کردم... چیزه اومدیم بیمارستان
_ خوب
_ سوهو نمیخواد دیگه هیچ وقت حرف بزنه
_ چیییییییییییییییییی؟
_ خوب فک میکنه تقصیر اونه که مین اه دیگه نیست
_چ..چ..ی..گفتی.؟
_ میگم فک میکنه کنسرتها باعث شده از دستش بده دازه خودشو تنبیه میکنه حرف نمیزنه
_ م..مین..اه؟؟
_ هوم؟؟
_ مین اه مرده؟؟
_ اره دیگه دوس دختر سوهو یا بهتره بگم نامزدش... سانی خوبی؟؟ چیزی شده؟
هق هق سانی بلند شد
_ میدونی که طاقت گریه تو ندارم سانی خودم درسش میکنم قول میدم گریه نکن باشه؟
تلفن قطع شد