غزلخوانی و تصنیف من با تو قهرم هوشمند عقیلی تریو ویولن فرید فرجاد سنتور محمد حیدری تنبک علی توللی، شرکت پارس ویدیو جام جم

عباس
عباس

گرچه مستیم و خرابیم چو شب‌های دگر
باز کن ساقی مجلس سرِ مینای دگر
امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر
مست مستم ، مشکن قدر خود ای پنجهٔ غم
من به میخانه‌ام امشب ، تو برو جای دگر
چه به میخانه چه محراب حرامم باشد
گر به‌ جز عشق توام هست تمنای دگر
تا روم از پی یار دگری ، می‌باید
جز دل من دلی وجز تو دلارای دگر
نشینده ست گلی بوی تو ای غنچه ی ناز
بوده ام ورنه بسی همدم گل های دگر
تو سیه چشم چو آیی به تماشای چمن
نگذاری به ‌کسی ، چشم تماشای دگر
باده پیش آر که رفتند ازین مکتب راز
اوستادان و فزودند ، معمای دگر
این قفس را نبود روزنی ای مرغ پریش
آرزو ساخته بستان طرب زای دگر
گر بهشتی ست رخ توست نگارا که در آن
می‌توان کرد به هر لحظه تماشای دگر
از تو زیبا صنم این‌قدر جفا زیبا نیست
گیرم این دل نتوان داد به ‌زیبای دگر
می فروشان همه دانند (عمادا) که بوَد
عاشقان را حرم و دیر و کلیسای دگر
"عماد خراسانی"
اون وقتا دیوونم بودی
همش در خونم بودی
با چشم گریون
به هر کجا پام میرسید
تو پیش چشمونم بودی
با چشم گریون
از بس قسم خوردی برام
از بس که افتادی به پام
دلم برات سوخت
گفتی که با مهر و وفام
گفتی که جون کنی فدام
دلم برات سوخت
گل آغوشت شدم
حلقه در گوشت شدم
چلچراغه روشن
کلبه خاموشت شدم
گمونم یادت باشه
عهدی که با تو بستم
من به اون قول و قرار
به پای تو نشستم
مشته تو پیشم وا شد
خونه براندازی نکن
بسه دیگه، بذار برو
با دله من بازی نکن
سنگ تموم گذاشتی
تو بی وفایی
به سینه داری میزنی
سنگ جدایی

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

غزلخوانی و تصنیف من با تو قهرم هوشمند عقیلی تریو ویولن فرید فرجاد سنتور محمد حیدری تنبک علی توللی، شرکت پارس ویدیو جام جم

۵ لایک
۰ نظر

گرچه مستیم و خرابیم چو شب‌های دگر
باز کن ساقی مجلس سرِ مینای دگر
امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر
مست مستم ، مشکن قدر خود ای پنجهٔ غم
من به میخانه‌ام امشب ، تو برو جای دگر
چه به میخانه چه محراب حرامم باشد
گر به‌ جز عشق توام هست تمنای دگر
تا روم از پی یار دگری ، می‌باید
جز دل من دلی وجز تو دلارای دگر
نشینده ست گلی بوی تو ای غنچه ی ناز
بوده ام ورنه بسی همدم گل های دگر
تو سیه چشم چو آیی به تماشای چمن
نگذاری به ‌کسی ، چشم تماشای دگر
باده پیش آر که رفتند ازین مکتب راز
اوستادان و فزودند ، معمای دگر
این قفس را نبود روزنی ای مرغ پریش
آرزو ساخته بستان طرب زای دگر
گر بهشتی ست رخ توست نگارا که در آن
می‌توان کرد به هر لحظه تماشای دگر
از تو زیبا صنم این‌قدر جفا زیبا نیست
گیرم این دل نتوان داد به ‌زیبای دگر
می فروشان همه دانند (عمادا) که بوَد
عاشقان را حرم و دیر و کلیسای دگر
"عماد خراسانی"
اون وقتا دیوونم بودی
همش در خونم بودی
با چشم گریون
به هر کجا پام میرسید
تو پیش چشمونم بودی
با چشم گریون
از بس قسم خوردی برام
از بس که افتادی به پام
دلم برات سوخت
گفتی که با مهر و وفام
گفتی که جون کنی فدام
دلم برات سوخت
گل آغوشت شدم
حلقه در گوشت شدم
چلچراغه روشن
کلبه خاموشت شدم
گمونم یادت باشه
عهدی که با تو بستم
من به اون قول و قرار
به پای تو نشستم
مشته تو پیشم وا شد
خونه براندازی نکن
بسه دیگه، بذار برو
با دله من بازی نکن
سنگ تموم گذاشتی
تو بی وفایی
به سینه داری میزنی
سنگ جدایی

موسیقی و هنر