ترجمش:
در تاریکی شب در یک دخمه پرپیچ و خم

احساسات واقعیم را نمی دانم

مثل یک خرگوش که از ماه فرار کرد

ستاره در ساعت که باز نخواهد گشت

اگر من بتوانم زمان را برگردانم

مطمئنا به نظر می رسد کمی خودخواهانه است

زیر این آسمان بزرگ، هر چند

من به همه متصل هستم، چرا اینطور است؟

پاسخ من، آهنگ من!

سلام خدا، لطفا به من یاد بدهید!

این دردناک است، دردناک است، اما هنوز هم خوشحالم!

قلب کنجکاو من چنان محکم ...

آه، این احساسات پاسخ من است!

احتمالا همه چیز من مثل یک کودک است

نمیخواهم رشد کنم ...

قلب گم شده من

دکمه های ناسازگار من ثابت نیست

آیا من کلمات شما را درک می کنم؟

دست راست من در جیب من پنهان شده است

حقیقت همه چیزهایی است که من می توانم انجام دهم این است که آرزو کنند که آنها را به هم وصل کنند

اگر چشمانم را ببندم، می توانم آن را بشنوم

قوی تر و قوی تر، این بازی با هم می آید

یک بار دیگر، این هماهنگی

روشن خواهد شد، رنگ توسط

آن ملودی! دعا کردن آهنگ

درست است، در رنگین کمان آینده ما نقاشی کرده ایم

حتی از این هفت رنگ نباید یک نفر گم شود!

قاطعانه، رویاها که ما ایجاد کرده ایم

اوه، و ملودی از آن زمان

احتمالا همیشه تلخ است...

این آهنگ همیشه در کنار هم بوده است

قلب گم شده من

آه، به نظر می رسد مثل من همیشه فهمیدم

من می خواهم چند بار به شما بگویم همه شما را دوست دارم!

قلب کنجکاو من چنان محکم است ...

آه، این احساسات پاسخ من است!

احتمالا همه چیز من مثل یک کودک است

نمیخواهم رشد کنم ...

قلب گم شده من


....آپلود از یوتوبم عشقیه ها:|...