من معمولی نبودم 61

۵ نظر
گزارش تخلف
A
A

خودم بخوام داشتم گریه می کردم یا بهتر اشک میریختم ...انتونی دندوناشو از گردنم برداشت ، دستشو از ستون فقراتم پایین کشید و گف:به این فکر می کرد...
-توکه به این فک نمی کنی!!؟
+نمیدونم...
-ولم کن...خودم میرم خونه
+چیشد؟!تو که گفتی میترسی
-الان دیگه ن
انتونی بلند شد واستاد....  ولی من همون شکلی روی برف ها خوابیدم...انتونی گف:خودت برو خونه...
پایین لباسشو گرفتم و کشیدم...
+بله
-نرو...من از تاریکی میترسم...الانم دیگه شب شده
+ترجیح میدی من کنارت باشم تا تو تاریکی تنها باشی؟!
-اره از تاریکی بیشتر از تو میترسم..
+چراا؟
-خوب..چون..تنها خاطره ای که از بابام مال وقتیه که  3 سالم بود بابام منو، وسط  جنگل تنها گذاشت و بهم گف میاد ولی نیومد و واسه همیشه  رفت...هوا تاریک تاریک بود..همش توی جنگل میدویدم و گریه می کردم...تا این که یه بار خوردم به یه پسره هیچ وقت یادم نمیره...چشمای پسره سبز بود و تو شب برق میزدن ...لاغر بود..قدشم بلند بود...موهاش..موج دار بود....بهش گفتم چی شده اونم منو برد توی یه خونش.. خواهرش هم اونجا بود ...خیلی مهربون بودن و کلی هم باهم بازی می کردیم....ولی یه روز...

نظرات (۵)

Loading...

توضیحات

من معمولی نبودم 61

۶ لایک
۵ نظر

خودم بخوام داشتم گریه می کردم یا بهتر اشک میریختم ...انتونی دندوناشو از گردنم برداشت ، دستشو از ستون فقراتم پایین کشید و گف:به این فکر می کرد...
-توکه به این فک نمی کنی!!؟
+نمیدونم...
-ولم کن...خودم میرم خونه
+چیشد؟!تو که گفتی میترسی
-الان دیگه ن
انتونی بلند شد واستاد....  ولی من همون شکلی روی برف ها خوابیدم...انتونی گف:خودت برو خونه...
پایین لباسشو گرفتم و کشیدم...
+بله
-نرو...من از تاریکی میترسم...الانم دیگه شب شده
+ترجیح میدی من کنارت باشم تا تو تاریکی تنها باشی؟!
-اره از تاریکی بیشتر از تو میترسم..
+چراا؟
-خوب..چون..تنها خاطره ای که از بابام مال وقتیه که  3 سالم بود بابام منو، وسط  جنگل تنها گذاشت و بهم گف میاد ولی نیومد و واسه همیشه  رفت...هوا تاریک تاریک بود..همش توی جنگل میدویدم و گریه می کردم...تا این که یه بار خوردم به یه پسره هیچ وقت یادم نمیره...چشمای پسره سبز بود و تو شب برق میزدن ...لاغر بود..قدشم بلند بود...موهاش..موج دار بود....بهش گفتم چی شده اونم منو برد توی یه خونش.. خواهرش هم اونجا بود ...خیلی مهربون بودن و کلی هم باهم بازی می کردیم....ولی یه روز...