در حال بارگذاری ویدیو ...

وقتی تو مهمونی میدزدنت Prt5 (Last Part)

۱۱ نظر گزارش تخلف
*^____^*bts_ficshot
*^____^*bts_ficshot

ا.ت= مخفف اسم تو
پارت 5 (پارت آخر)
وارد اتاق شدم
- تهیونگ
+ جانم خوبی حالت خوبه.... درد نداری؟ جواب نده دکتر گفت نباید زیاد حرف بزنی
- تهیونگ چیشده
+ هیچی بعد اینکه اون حرومزاده زدنت فیلمش برام فرستادن آدرس دادن رفتم اونجا بهت تیر زدن و الان اینجایی
- ت..تهیونگ من دلم لواشک میخواد
+ الان؟!
- آره
+ ای شکمو الان که نمیشه دکتر گفت 3 رو دیگه مرخص میشی وقتی مرخص شدی سریع میریم ی لواشک میخریم(آهای تو چرا انقدر شکمویی)
- تهیونگ
که یهو پرستار اومد تو
$ اهممم زمان تمومه بیشتر از این نمیتونید بمونید
+ باشه... ا.ت بازم میام پیشت الان باید برم خدافظ
- خدافظ
وقتی از اتاق خارج شدم سریع رفتم همونجایی که به ا.ت شلیک کردن جکو اونجا نگه داشتم
+ حالا حالیت میکنم دست زدن به اموالم من یعنی چی
کلی کتکش زدم کشتمش بعدم جسدشو سوزوندم
<سه روز بعد>
- تهیووووووووووونگ
+ جانم
- گفتی مرخص شم میریم لواشک میگیریم
+ فکر کردی یادم رفت این از لواشک بیا
- وااای مرسی خیلی دلم میخواست
+ شکمووووو
- خیلی خوشمزست راستی جک چی سد
ا.ت ویو
ای خاک تو سره من قحطی سوال بود
+ هیچی
- ببخشید نمخواستم بگم
+ اینا رو ول کن بیا بریم خونه باید کل روز رو توبغلم باشی
- پس کارت چی
+ تو فکر میکنی من تنهات میزارم خونه؟ ها تازه مرخص شدی باید ت بغله من باشی تا از دلتنگی دربیام
- باشه
رفتیم خونه تا آخر شب تو بغلش بودم (دلم خواست بی تربیتا)
پایان فیکشات






خب خب خب اینم از این فیکشات
قشنگ بود. نظرتون رو بگید
لایک یادت نرههههههههههههههههه
بوس به کلتون
بای

نظرات (۱۱)

Loading...

توضیحات

وقتی تو مهمونی میدزدنت Prt5 (Last Part)

۱۱ لایک
۱۱ نظر

ا.ت= مخفف اسم تو
پارت 5 (پارت آخر)
وارد اتاق شدم
- تهیونگ
+ جانم خوبی حالت خوبه.... درد نداری؟ جواب نده دکتر گفت نباید زیاد حرف بزنی
- تهیونگ چیشده
+ هیچی بعد اینکه اون حرومزاده زدنت فیلمش برام فرستادن آدرس دادن رفتم اونجا بهت تیر زدن و الان اینجایی
- ت..تهیونگ من دلم لواشک میخواد
+ الان؟!
- آره
+ ای شکمو الان که نمیشه دکتر گفت 3 رو دیگه مرخص میشی وقتی مرخص شدی سریع میریم ی لواشک میخریم(آهای تو چرا انقدر شکمویی)
- تهیونگ
که یهو پرستار اومد تو
$ اهممم زمان تمومه بیشتر از این نمیتونید بمونید
+ باشه... ا.ت بازم میام پیشت الان باید برم خدافظ
- خدافظ
وقتی از اتاق خارج شدم سریع رفتم همونجایی که به ا.ت شلیک کردن جکو اونجا نگه داشتم
+ حالا حالیت میکنم دست زدن به اموالم من یعنی چی
کلی کتکش زدم کشتمش بعدم جسدشو سوزوندم
<سه روز بعد>
- تهیووووووووووونگ
+ جانم
- گفتی مرخص شم میریم لواشک میگیریم
+ فکر کردی یادم رفت این از لواشک بیا
- وااای مرسی خیلی دلم میخواست
+ شکمووووو
- خیلی خوشمزست راستی جک چی سد
ا.ت ویو
ای خاک تو سره من قحطی سوال بود
+ هیچی
- ببخشید نمخواستم بگم
+ اینا رو ول کن بیا بریم خونه باید کل روز رو توبغلم باشی
- پس کارت چی
+ تو فکر میکنی من تنهات میزارم خونه؟ ها تازه مرخص شدی باید ت بغله من باشی تا از دلتنگی دربیام
- باشه
رفتیم خونه تا آخر شب تو بغلش بودم (دلم خواست بی تربیتا)
پایان فیکشات






خب خب خب اینم از این فیکشات
قشنگ بود. نظرتون رو بگید
لایک یادت نرههههههههههههههههه
بوس به کلتون
بای