در حال بارگذاری ویدیو ...

وقتی با ی مجعزه میتونی برگردی پیشش Prt4 (Last Part)

۵ نظر گزارش تخلف
*^____^*bts_ficshot
*^____^*bts_ficshot

سلوم
پارت قبل اصلا حالم خوب برا همین کم بود. برا همین شرطارو کم میزارم
ا.ت= مخفف اسم تو
پارت چهارم
-یونگی تو منو میبینی؟
* نه این توهمه
دستمو بردم جلو و دستشو بگیرم تعجب کردم دست رد نشد یعنی چی؟ یههنی من دوباره زنده شدم؟ با چشای مظلومانه نگاش کردم
- یونگی
پریدم تو بغلش. یونگی هنوز تو شوک بود بعد چند ثانیه فهمید چی شده. از بغلش در اومدم
* ا.ت تو وقعی؟...... چطور امکان داره؟
گریم گرفتو به سینش مشت میزدم
- چطور میخواستی اینکارو کنی...هققق....هقق
* وقتی تو نبودی میدونی چقدر برام سخت بود؟ تو که نبودی
- چطور اینو میتونی هقق.... بگی من هیمشه پیشت بودم هر لحظه پیشت بود همی
با کوبوندن لباش با لبام حرف قطع شد. با کم آوردن نفسمون از هم جدا شدیم
* خیلی دوست دارم ا.تم
- منم دوست دارم
.
.
.
.
.
میگم هیمنجور تمومش کنم یا نه مثلا طولانیش کنم.
شرطا: 3 لایک
بای

نظرات (۵)

Loading...

توضیحات

وقتی با ی مجعزه میتونی برگردی پیشش Prt4 (Last Part)

۱۸ لایک
۵ نظر

سلوم
پارت قبل اصلا حالم خوب برا همین کم بود. برا همین شرطارو کم میزارم
ا.ت= مخفف اسم تو
پارت چهارم
-یونگی تو منو میبینی؟
* نه این توهمه
دستمو بردم جلو و دستشو بگیرم تعجب کردم دست رد نشد یعنی چی؟ یههنی من دوباره زنده شدم؟ با چشای مظلومانه نگاش کردم
- یونگی
پریدم تو بغلش. یونگی هنوز تو شوک بود بعد چند ثانیه فهمید چی شده. از بغلش در اومدم
* ا.ت تو وقعی؟...... چطور امکان داره؟
گریم گرفتو به سینش مشت میزدم
- چطور میخواستی اینکارو کنی...هققق....هقق
* وقتی تو نبودی میدونی چقدر برام سخت بود؟ تو که نبودی
- چطور اینو میتونی هقق.... بگی من هیمشه پیشت بودم هر لحظه پیشت بود همی
با کوبوندن لباش با لبام حرف قطع شد. با کم آوردن نفسمون از هم جدا شدیم
* خیلی دوست دارم ا.تم
- منم دوست دارم
.
.
.
.
.
میگم هیمنجور تمومش کنم یا نه مثلا طولانیش کنم.
شرطا: 3 لایک
بای