در حال بارگذاری ویدیو ...

وقتی با ی مجعزه میتونی برگردی پیشش Prt2

۲ نظر گزارش تخلف
*^____^*bts_ficshot
*^____^*bts_ficshot

ا.ت= مخفف اسم تو
پارت دوم (*یونگی -ا.ت)
- سرطان مغز.... حداکثر یک ماه زمان دارم
* چییی
- یعنی همین
از پاشد دستاشو برد داخل موهاش و هی داه میرفت خیلی پریشون شده بود بعد پنج دقیقه راه رفتن
* پاشو بریم بیمارستان
- چرا؟
* فقط پاشو ^با داد^
- بب... باشه
{ یک ماه بعد}
ا.ت
بعد از اینکه بیمارستان یونگی میخواست بهترین دکترا بگیره ولی نذاشتم میخواستم این یک ماهو همش یونگی باشم. فکر کنم تا چند روز دیگه زمانم تموم شه.
امروز که بیدار شدم دیدم یونگی رو تخت نیست رفتم تو ا
آشپز خونه داشت میزو میچید.
- به به پیشی کوچولو چیکار کرده
* بیا بشین بخورم
- یونگی نظرت چیه امروز بریم جزیره ججو میخوام آخرین جایی باشه که بریم
* باشه بریم ^با بغض^
> جزیره ججو غروب کنار دریا<
- یونگی نگاه چقدر قشنگه بیا عکس بگیریم
* باشه... یک دو سه
- یونگی
* هوم
- میگم یونگی بعد از این که من مردم برو با ی زن خوشگلتر از من ازدواج کن و خوب زندگی کن
* یااااا ا.ت این حرفو نزن
- اهههه.... یونگی
سرم درد گرفت تعادلمو از دست دادم داشتم میوفتادم که یونگی منو گرفتو آروم گذاشتم رو زمین تو بغلش
* ا.تتت خوبیی... ا.ت صدام میشنوی.... منو تنهاهق...نزار
دستمو گذاشتم رو گونه های خیس یونگی
- یونگیا دوست دارم
* ا.تت هق..... منم دوست دارم هق... منو تنها نزار من هق... نمیتونم بدون تو زندگی کنم
دست ا.ت افتاد
* ا.تتتت.... تو قول دادی هقق... هقق
^ یکسال بعد^
* ا.ت الان یکساله که پیشم نیستی هق.... خیلی بی معرفتی
پایان پارت 2
.
.
.
.
.
اینم پارت دو. حتما موقع خوندن ویدیو هم پلی کنید.
شرطا: 5 لایک
بای

نظرات (۲)

Loading...

توضیحات

وقتی با ی مجعزه میتونی برگردی پیشش Prt2

۱۱ لایک
۲ نظر

ا.ت= مخفف اسم تو
پارت دوم (*یونگی -ا.ت)
- سرطان مغز.... حداکثر یک ماه زمان دارم
* چییی
- یعنی همین
از پاشد دستاشو برد داخل موهاش و هی داه میرفت خیلی پریشون شده بود بعد پنج دقیقه راه رفتن
* پاشو بریم بیمارستان
- چرا؟
* فقط پاشو ^با داد^
- بب... باشه
{ یک ماه بعد}
ا.ت
بعد از اینکه بیمارستان یونگی میخواست بهترین دکترا بگیره ولی نذاشتم میخواستم این یک ماهو همش یونگی باشم. فکر کنم تا چند روز دیگه زمانم تموم شه.
امروز که بیدار شدم دیدم یونگی رو تخت نیست رفتم تو ا
آشپز خونه داشت میزو میچید.
- به به پیشی کوچولو چیکار کرده
* بیا بشین بخورم
- یونگی نظرت چیه امروز بریم جزیره ججو میخوام آخرین جایی باشه که بریم
* باشه بریم ^با بغض^
> جزیره ججو غروب کنار دریا<
- یونگی نگاه چقدر قشنگه بیا عکس بگیریم
* باشه... یک دو سه
- یونگی
* هوم
- میگم یونگی بعد از این که من مردم برو با ی زن خوشگلتر از من ازدواج کن و خوب زندگی کن
* یااااا ا.ت این حرفو نزن
- اهههه.... یونگی
سرم درد گرفت تعادلمو از دست دادم داشتم میوفتادم که یونگی منو گرفتو آروم گذاشتم رو زمین تو بغلش
* ا.تتت خوبیی... ا.ت صدام میشنوی.... منو تنهاهق...نزار
دستمو گذاشتم رو گونه های خیس یونگی
- یونگیا دوست دارم
* ا.تت هق..... منم دوست دارم هق... منو تنها نزار من هق... نمیتونم بدون تو زندگی کنم
دست ا.ت افتاد
* ا.تتتت.... تو قول دادی هقق... هقق
^ یکسال بعد^
* ا.ت الان یکساله که پیشم نیستی هق.... خیلی بی معرفتی
پایان پارت 2
.
.
.
.
.
اینم پارت دو. حتما موقع خوندن ویدیو هم پلی کنید.
شرطا: 5 لایک
بای