در حال بارگذاری ویدیو ...

دلم رفت : شاعر کاظم بهمنی با دکلمه ی زهرا عالمی

سید مجتبی محمدی
سید مجتبی محمدی

دلم رفت

در جمعشان بودم که پنهانی دلم رفت
باور نمی کردم، به آسانی دلم رفت !

از هم سراغش را رفیقان می گرفتند
در وا شد و آمد به مهمانی... دلم رفت !

رفتم کنارش... صحبتم یادم نیامد
پرسید شعرت را نمی خوانی؟؟ دلم رفت !

مثل معلم ها به ذوقم آفرین گفت
مانند یک طفل دبستانی دلم رفت …

من از دیار منزوی، او اهل فردوس
یک سیب و یک چاقوی زنجانی... دلم رفت

ای کاش آن شب دست در مویش نمی برد
زلفش که آمد روی پیشانی دلم رفت

ای کاش من اصلا نمی رفتم کنارش
اما چه سود از این پشیمانی!؟ دلم رفت

دیگر دلم -رخت سفیدم- نیست در بند
دیروز طوفان شد، چه طوفانی! دلم رفت !

#کاظم_بهمنی

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

دلم رفت : شاعر کاظم بهمنی با دکلمه ی زهرا عالمی

۲ لایک
۰ نظر

دلم رفت

در جمعشان بودم که پنهانی دلم رفت
باور نمی کردم، به آسانی دلم رفت !

از هم سراغش را رفیقان می گرفتند
در وا شد و آمد به مهمانی... دلم رفت !

رفتم کنارش... صحبتم یادم نیامد
پرسید شعرت را نمی خوانی؟؟ دلم رفت !

مثل معلم ها به ذوقم آفرین گفت
مانند یک طفل دبستانی دلم رفت …

من از دیار منزوی، او اهل فردوس
یک سیب و یک چاقوی زنجانی... دلم رفت

ای کاش آن شب دست در مویش نمی برد
زلفش که آمد روی پیشانی دلم رفت

ای کاش من اصلا نمی رفتم کنارش
اما چه سود از این پشیمانی!؟ دلم رفت

دیگر دلم -رخت سفیدم- نیست در بند
دیروز طوفان شد، چه طوفانی! دلم رفت !

#کاظم_بهمنی

موسیقی و هنر