سرکار خانم کامیلا سلستینو، فعال فرهنگی اهل سائوپائولو برزیل و هم اکنون ساکن شهر قم است. خانم سلستینو در یک خانواده مسیحی و مذهبی به دنیا آمد و تحت تعلیمات دین مسیحیت بزرگ شد. او با حضور در برنامه محفل، داستان زندگی و مسلمان شدنش را روایت کرد. کامیلا سلستینو از کودکی به دین مسیحیت علاقه داشت اما در کنار این علاقه، همواده سوالات و ابهاماتی نیز برایش پیش می­آمد. مثلا برایش سوال بود که چرا مریم مادر خداست؟چرا باید گناهانمان را به کشیشی که خودش مرتکب گناه شده، اعتراف کنیم؟ به مرور زمان اعتقادش کمرنگ­تر شد و به خاطر سختی­ها و مشکلات، ایمانش به خدا کمتر می­شد. خانم سلستینو به علت تبلیغات منفی رسانه­ های برزیلی علیه ایران و مسلمانان، از آنها متنفر بود. او گفت که مالک رسانه­ های برزیل، صهیونیست ­ها هستند. بعد از مدتی مجبور شد که برای کار به محله لبنانی ­ها در برزیل برود و از یک مغازه فروش تجهیزات تصویربرداری کند. رفتار صاحب مغازه با دختر و همسرش باعث شد که خانم سلستینو به دین اسلام علاقه مند شود و به تحقیق درباره آن بپردازد. او در برنامه محفل گفت که صاحب آن مغازه برای معرفی اسلام، یک کتاب دینی با نام ” پیامبر اسلام، قرآن، اهل بیت” به او هدیه داد.
اولین مواجه کامیلا با اسلام، سوره توحید بود و با خواندن آن تقریبا تمام شبهاتش نسبت به مسحیت برطرف شد. بعد از صحبت او درباره سوره توحید، میزبانان این سوره را به شکل همخوانی تلاوت کردند و آقای قاسمیان نیز به نکاتی درباره آن اشاره کرد. اوج علاقه او به اسلام زمانی رخ داد که درباره امام حسین(ع) تحقیق کرد و با ایشان آشنا شد و به مرور مسلمان شد. برای آنکه بتواند خانواده­اش را اقناع کند، به سوره مریم استناد کرد و با همین سوره توانست خانواده خود را راضی کند. بعد از مسلمان شدن، به ایران آمد و مراسم عقد خود را در جمکران برگزار کرد. ازدواج او و آقای حمیدی، بسیار ساده بود. آنها یک دختر 3 ساله به اسم فاطمه دارند. حامد شاکرنژاد، از خانم سلستینو پرسید که آیا واقعا مردهای مسلمان اندازه تصور شما با همسرانشان مهربان هستند؟ همین سوال باعث شد که رسالت بوذری، آقای حمیدی و فاطمه را به روی صحنه دعوت کند. آقای حمیدی حکاک سنگ انگشتر است. او به همسرش یک انگشتری با نام امام حسین(ع) هدیه داده بود.