دغدغههای واقعی قشر مرفه جامعه
همزمان که میلیونها ایرانی از سفر محرومند یا تفریح اندک و محدود دارند، گروهی از جامعه بدون این که تلاطم بازار ارز و قیمت مواد غذایی و هزینه سفر و تورم و گرانی سرسامآور اجاره خانه روی زندگیشان تاثیری بگذارد، در حال گذران زندگی به شیوه دلخواه خود هستند.
این روند زمانی شدت و سرعت گرفت و گستردهتر و عمیقتر شد که خیلی از ما وقتی متوجه شدیم فردی فاسد، رانتخوار یا اختلاسگر است، به جای این که از او فاصله بگیریم، بیشتر نزدیکش رفتیم تا شاید از کنارش چیزی به ما نیز برسد اما اکنون که قبح فساد کمرنگ شده، مسؤولیت اشتباهتمان را نمیپذیریم و معتقدیم مدیران و فعالان تجاری فاسد همه موجودات فضایی هستند و با ما هیچ نسبت و رابطهای ندارند و در بزرگ کردن آنها کوچکترین نقشی نداشتهایم.
از سال ۸۴ به بعد آن که فقیر بود، هر روز فقیرتر شد و آن که دارا بود هر روز ثروتمندتر و امروز در جامعهای زندگی میکنیم که خیلیها اتومبیلهای میلیاردی سوار میشوند، اما وقتی تصادف میکنند در صحنه حادثه روی آسفالت مینشینند و مقابل چشمان رهگذران توی سرشان میکوبند و گریه میکنند، چون برای جبران خسارت پولی ندارند.
با آن که بسیاری از اینفلوئنسرها هم بیدلیل و از راههای آسان ثروتمند شدهاند و مالیاتی نمیپردازند و رانتخواری میکنند و به ریش مردم میخندند، اما همچنان با لایک و کلیکهایمان پول در جیبشان میریزیم و همزمان به چهرههای مشهور سیاسی که شبکههای ماهوارهای و رسانهها معرفی میکنند، دشنام میدهیم و با چیز دیگری کاری نداریم.
نظرات