در حال بارگذاری ویدیو ...

روزی که یک فمینیست با واقعیت روبرو شد – چگونه نورا وینست کتاب "مرد خودساخته" را نوشت؟

۰ نظر
گزارش تخلف
کانون مطالعات جنسیتی مردان
کانون مطالعات جنسیتی مردان

روزی که یک فمینیست با واقعیت روبرو شد – چگونه نورا وینست کتاب "مرد خودساخته" را نوشت؟
برای مدت زمان طولانی، نورا یک فمینیست معمولی در آمریکا بود؛ غرق شده در مزخرفات فمینیستی و زندگی بر اساس ایده هایی که ربطی به واقعیت ندارند. این مساله ادامه داشت تا اینکه یک روز تصمیم گرفت جا در پای مردان بگذارد و زندگی راحت مردان را تجربه کند! در این گزارش می بینیم که چطور نورا از درون حبابی که زندگی می کند خارج شده و به دنیای واقعی پا می گذارد. بی اساس بودن تک تک ادعاهای فمینیستی همان طور که خود نورا هم اذعان می کند در مواجه با واقعیت مشخص می شود. نورا که فکر می کرد به عنوان یک زن تحت ستم بی اندازه ی مرد سالاری است، در انتها به این نتیجه می رسد که زن بودن بهتر از مرد بودن است. این نتیجه گیری از جانب یک فمینیست، ما را به چالش کشیدن پایه ی اساسی فمینیسم که تئوری پدرسالاری است می رساند. بر اساس این تئوری، ما در جوامعی زندگی می کنیم که از طریق مردان درست شده تا به ازای ستم بر زنان فقط به مردان سود برساند. اگر چنین چیزی در واقعیت درست نباشد (همان طور یک فمینیست هم این مطلب را قبول می کند) دلیل این همه نق زدن های فمینیست ها و نفرت پراکنی شان علیه مردان چیست؟ چرا هنوز افرادی به این چرندیات گوش میدهند و به آنها باور دارند؟

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

روزی که یک فمینیست با واقعیت روبرو شد – چگونه نورا وینست کتاب "مرد خودساخته" را نوشت؟

۰ لایک
۰ نظر

روزی که یک فمینیست با واقعیت روبرو شد – چگونه نورا وینست کتاب "مرد خودساخته" را نوشت؟
برای مدت زمان طولانی، نورا یک فمینیست معمولی در آمریکا بود؛ غرق شده در مزخرفات فمینیستی و زندگی بر اساس ایده هایی که ربطی به واقعیت ندارند. این مساله ادامه داشت تا اینکه یک روز تصمیم گرفت جا در پای مردان بگذارد و زندگی راحت مردان را تجربه کند! در این گزارش می بینیم که چطور نورا از درون حبابی که زندگی می کند خارج شده و به دنیای واقعی پا می گذارد. بی اساس بودن تک تک ادعاهای فمینیستی همان طور که خود نورا هم اذعان می کند در مواجه با واقعیت مشخص می شود. نورا که فکر می کرد به عنوان یک زن تحت ستم بی اندازه ی مرد سالاری است، در انتها به این نتیجه می رسد که زن بودن بهتر از مرد بودن است. این نتیجه گیری از جانب یک فمینیست، ما را به چالش کشیدن پایه ی اساسی فمینیسم که تئوری پدرسالاری است می رساند. بر اساس این تئوری، ما در جوامعی زندگی می کنیم که از طریق مردان درست شده تا به ازای ستم بر زنان فقط به مردان سود برساند. اگر چنین چیزی در واقعیت درست نباشد (همان طور یک فمینیست هم این مطلب را قبول می کند) دلیل این همه نق زدن های فمینیست ها و نفرت پراکنی شان علیه مردان چیست؟ چرا هنوز افرادی به این چرندیات گوش میدهند و به آنها باور دارند؟