فیک اسمات کوک Hidden love پارت 2

۳۱ نظر گزارش تخلف
کام آن نیو کیم فمیلی
کام آن نیو کیم فمیلی

وای نهههههههه خاک تو سرم امتحان داشتیم امروز هیچی نخونده بودم و امتحانو گند زدم درست گند زدم از کلاس اومدم بیرون خدااااااا من رو معلم این درس کراش بودم خاک تو سرم استاد کیم الان فک میکنه چه خریم من داشتم از راهرو رد میشدم که یکی دستمو گرفت و کشیده شدم داخل یه اتاق خواستم جیغ بزنم که با قیافه عصبی استاد کیم مواجه شدم.
/استاد چیزی شده؟
ته:چرا امتحانت این شکلیه؟
/استاد یادم نبود
/:تو محاصره دستاش بود و این خجالت زدم میکرد میخواستم هر چه زودتر برم بیرون که با حرکت بعدیش کاملا رفتم تو شک بوسه ارومی به لبم زد اون قایفه اخموش کیوت شد و گفت.
ته:خودم یه کاریش میکنم لاو برو یه چیزی بخور
هولم داد بیرون قشنگ تو شک اون اتفاق بود تو راهرو راه میرفتم و اون اتفاقو تجزیه و تحلیل میکردم بلاخره مغزم پردازشش کرد از ذوق یه جیغ اروم زدم واییییییی اون واقعا اونکارو کرد؟با دو سمت کلاس رفتم نشستم رو صندلیو از ذوق داشتم تو هپلوت میگشتم که کوک مثل همیشه خلوتمو به گند کشید.
=هوی کجایی؟دو ساعته صدات میکنم
/پوففففففف چی میگی
=چته انقدر ذوق کردی؟
/اممم کراشم بوسیدم
با حرفم یه اخم غلیظ بین ابروهاش نشست با بهت نگاهش کردم نگاهش ازم گرفت با مشت زد رو میز و رفت نشست سرجاش این چشه؟دیوونه شده؟تهیونگ اومد سر کلاس همون اول چشم تو چشم شدیم سرمو انداختم پایین متوجه لبخند ریزش شدم ولی سرمو نیاوردم بالا نیم ساعتی از ساعت کلاس رفته بود در کلاسو زدن.
ته:بفرمایید
مدیر:اممممم مین ا.ت اینجاست
ته:بله کاریش دارین
م:ا.ت جان من باید یه چیزی بهت یگم عزیزم امیدوارم که ......غم اخرت باشه دختر
/غم اخرم؟چیزی شده؟
م:ا.ت جان متاسفانه هواپیما بابات سقوط کرده
/هه شوخی باحالی نیست اقای مدیر
م:متاسفم امیدوارم باهاش کنار بیای
قلبم داشت منفجر میشد یعنی چی؟یعنی بابا؟از جام بلند شدم خواستم یه قدم بردارم که خوردم زمین استاد و کوک دوییدن سمتم کوک از پشت یه جوری انگار بغلم اشکام ریختن و هق هقام بلند شدن منو تو بغلش گرفت سرمو گذاشت رو سینش یه لحظه احساس کردم امن ترین نقطه دنیارو دارم بلند گریه میکرد اونم موهامو نوازش میکرد.

نظرات (۳۱)

Loading...

توضیحات

فیک اسمات کوک Hidden love پارت 2

۱۵ لایک
۳۱ نظر

وای نهههههههه خاک تو سرم امتحان داشتیم امروز هیچی نخونده بودم و امتحانو گند زدم درست گند زدم از کلاس اومدم بیرون خدااااااا من رو معلم این درس کراش بودم خاک تو سرم استاد کیم الان فک میکنه چه خریم من داشتم از راهرو رد میشدم که یکی دستمو گرفت و کشیده شدم داخل یه اتاق خواستم جیغ بزنم که با قیافه عصبی استاد کیم مواجه شدم.
/استاد چیزی شده؟
ته:چرا امتحانت این شکلیه؟
/استاد یادم نبود
/:تو محاصره دستاش بود و این خجالت زدم میکرد میخواستم هر چه زودتر برم بیرون که با حرکت بعدیش کاملا رفتم تو شک بوسه ارومی به لبم زد اون قایفه اخموش کیوت شد و گفت.
ته:خودم یه کاریش میکنم لاو برو یه چیزی بخور
هولم داد بیرون قشنگ تو شک اون اتفاق بود تو راهرو راه میرفتم و اون اتفاقو تجزیه و تحلیل میکردم بلاخره مغزم پردازشش کرد از ذوق یه جیغ اروم زدم واییییییی اون واقعا اونکارو کرد؟با دو سمت کلاس رفتم نشستم رو صندلیو از ذوق داشتم تو هپلوت میگشتم که کوک مثل همیشه خلوتمو به گند کشید.
=هوی کجایی؟دو ساعته صدات میکنم
/پوففففففف چی میگی
=چته انقدر ذوق کردی؟
/اممم کراشم بوسیدم
با حرفم یه اخم غلیظ بین ابروهاش نشست با بهت نگاهش کردم نگاهش ازم گرفت با مشت زد رو میز و رفت نشست سرجاش این چشه؟دیوونه شده؟تهیونگ اومد سر کلاس همون اول چشم تو چشم شدیم سرمو انداختم پایین متوجه لبخند ریزش شدم ولی سرمو نیاوردم بالا نیم ساعتی از ساعت کلاس رفته بود در کلاسو زدن.
ته:بفرمایید
مدیر:اممممم مین ا.ت اینجاست
ته:بله کاریش دارین
م:ا.ت جان من باید یه چیزی بهت یگم عزیزم امیدوارم که ......غم اخرت باشه دختر
/غم اخرم؟چیزی شده؟
م:ا.ت جان متاسفانه هواپیما بابات سقوط کرده
/هه شوخی باحالی نیست اقای مدیر
م:متاسفم امیدوارم باهاش کنار بیای
قلبم داشت منفجر میشد یعنی چی؟یعنی بابا؟از جام بلند شدم خواستم یه قدم بردارم که خوردم زمین استاد و کوک دوییدن سمتم کوک از پشت یه جوری انگار بغلم اشکام ریختن و هق هقام بلند شدن منو تو بغلش گرفت سرمو گذاشت رو سینش یه لحظه احساس کردم امن ترین نقطه دنیارو دارم بلند گریه میکرد اونم موهامو نوازش میکرد.