در حال بارگذاری ویدیو ...

سپیده را صدا بزن : شعر و دکلمه امیر حسین مقدم

۰ نظر
گزارش تخلف
سید مجتبی محمدی
سید مجتبی محمدی

سپیده را صدا بزن : شعر و دکلمه امیر حسین مقدم


شب غزل سپید شد ، سپیده را صدا بزن
بزن به فرق قافیه ، به خاطر خدا بزن

بزن به تن تَتَن تَتَن که تن به تن اسیر شد
دراین نبرد تن به تن ، تَن از بدن رها بزن

نفس نمیرسد به من دراین بحور یخ زده
رَمَل ، رَجَز ، هَزَج ، همه ، یکی یکی ، به پا بزن

دراین زمانه کو به تا_زِ تازیانه میرود
برای فتح جام ها، قلم از ابتدا بزن

بزن به رقص واژه ها، که واژه عاشقت شده
به گونه چپش لبت ، به جای هرهجا بزن

هجا ، هجا ، کشیده ای به گونه تو میزند
به جای هر کشیده اش ، کشیده ای دوتا بزن

بزن به نام من بزن ، قلم به فاعلن بزن
مفاعلن ، مفاعلن ، تمام یا جدا بزن

غزل ، غزال بندی ام ، رهاتر از پرنده شو
تو جلد بام ما شدی ، نرو ، سری به ما بزن


امیرحسین_مقدم
http://amirhossein-moghadam.blogsky.com/

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سپیده را صدا بزن : شعر و دکلمه امیر حسین مقدم

۰ لایک
۰ نظر

سپیده را صدا بزن : شعر و دکلمه امیر حسین مقدم


شب غزل سپید شد ، سپیده را صدا بزن
بزن به فرق قافیه ، به خاطر خدا بزن

بزن به تن تَتَن تَتَن که تن به تن اسیر شد
دراین نبرد تن به تن ، تَن از بدن رها بزن

نفس نمیرسد به من دراین بحور یخ زده
رَمَل ، رَجَز ، هَزَج ، همه ، یکی یکی ، به پا بزن

دراین زمانه کو به تا_زِ تازیانه میرود
برای فتح جام ها، قلم از ابتدا بزن

بزن به رقص واژه ها، که واژه عاشقت شده
به گونه چپش لبت ، به جای هرهجا بزن

هجا ، هجا ، کشیده ای به گونه تو میزند
به جای هر کشیده اش ، کشیده ای دوتا بزن

بزن به نام من بزن ، قلم به فاعلن بزن
مفاعلن ، مفاعلن ، تمام یا جدا بزن

غزل ، غزال بندی ام ، رهاتر از پرنده شو
تو جلد بام ما شدی ، نرو ، سری به ما بزن


امیرحسین_مقدم
http://amirhossein-moghadam.blogsky.com/

موسیقی و هنر