تــرس از دســت دادنـت_کپ"
او نرفت،
فقط دیگر
همانجا نایستاد که من ایستاده بودم.
دستش هنوز نزدیک بود،
اما گرمایش نه.
و من فهمیدم
بعضی جداییها
بیصدا اتفاق میافتند.
دردش نبودنِ او نبود؛
دردش این بود که
دیگر
برای من
نبود.
کـیـم ســایـونـگ"
نظرات (۵۰)