در حال بارگذاری ویدیو ...

هنر گام زمان، محمدرضا لطفی و همنوازان شیدا، آواز علیرضا فریدون پور، شعر ابتهاج، امروز نه آغاز و نه انجام جهانست

عباس
عباس

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهانست
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشانست
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردیست در این سینه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چقدر فاصله ی دست و زبان است
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کن افشردن جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجیست که اندر قدم راهروان است

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

هنر گام زمان، محمدرضا لطفی و همنوازان شیدا، آواز علیرضا فریدون پور، شعر ابتهاج، امروز نه آغاز و نه انجام جهانست

۳ لایک
۰ نظر

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهانست
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشانست
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردیست در این سینه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چقدر فاصله ی دست و زبان است
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کن افشردن جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجیست که اندر قدم راهروان است

موسیقی و هنر