love in class B
love in class B
پارت یازدهم:
-یاااااااااااااااا!اونسویاااااااااااااااااااااا پاشووووووووووووووووووو
-ولم کن
-پاشووووووووو
-چیکارم داری بذار بخوابم
-ببین چجوری خوابیدی
چشمامو به زور باز کردم.پامو انداخته بودم رو پای کیونگ و دستم اگه یه جرکت کوچولوی دیگه میکرد میخورد تو دماغش
-اههههههه!باشه بابا پا شدم
به زور نشستم و اجازه دادم فیوزام بیاد سرجاش.از تختش پریدم پایین و رفتم سمت دستشویی.در دستشویی رو که باز کردم دیدم یک عدد موجود سیاه زشت گوشه دستشوییه.جیغی کشیدم و گفتم:
-کیونگسووووووووووووووو بکیییییییییییییییییی مامااااااااااااااااااااااااان بابااااااااااااااااااااااااااااا
کیونگ با عجله دوید سمتم و گفت:
-چی شده؟
-سوسکککککککککککککک
-کو؟
-تو دستشویی
کیونگ با احتیاط در دستشویی رو بازکرد و وقتی سوسکو دید اونم جیغ کشید
-چرا جیغ میکشیییییییییییی
-میترسم
-ای واااااااااااااااااای!داداش25 ساله ی منو ببین.از سوسک میترسههههه
-تو خودت نمیترسی؟
-من با تو فرق دارم
-چه فرقی مثلا؟
-من دخترم تو پسری،من 17 سالمه تو 25 سالته،من خوشگلم تو زشتی.....
-خب بسه بسه.بذار ببینم چی میشه.برو از پایین یه کیسه پلاستیک بیار
دویدم رفتم پایین و کیسه رو از تو کشو کشیدم بیرون و پریدم رفتم بالا.
نظرات (۳)