اجرای خصوصی 'دیگر چه خواهی' پرویز یاحقی فقید و بانو حمیرا، وفا با تو ای مه روا نبود
وفا با تو ای مه روا نبود
که سنگین دلان را وفا نبود
تا با تو بودم شادم نکردی
رفتم ز کویت یادم نکردی
چه شود اگر نگاهی
فکنی به خاک راهی
کشتی من دلداده را
بر خاک و خون افتاده را
دیگر چه خواهی
تو که یار دیگرانی
غم و درد من چه دانی
بردی دل حسرت کشم
افکندهای در آتشم
دیگر چه خواهی..
به غیر از محبت گناهی ندارم
به جز اشک لرزان گواهی ندارم
یا با اسیران وفا نداری
یا چشم لطفی به ما نداری
کشتی من دلداده را
بر خاک و خون افتاده را
دیگر چه خواهی
بی رخت به شام غم
ندیده ام جلوه صبح شادی!!
حاصلی ازین چمن
نچیدهام جز گل نامرادی
ای غافل از افسردهجانان
نامهربان با مهربانان
تا با تو بودم شادم نکردی
رفتم ز کویت یادم نکردی
کشتی من دلداده را
بر خاک و خون افتاده را
دیگر چه خواهی....
نظرات (۱)