اوکی بنویسین و بخونین ولی خوبشو نه اینجوری خجالت آور
واقعا خجالت نمیکشین؟من روز اولی که کیپاپر شدم آرمی بلینک شدم ولی همون روز از فندوم آرمی اومدم بیرون باورتون میشه؟همش بخاطر این کوفت زهرمارا بعدش که فهمیدم همش تقصیر بعضی فناست برگشتم به فندوم.
میتونین جور دیگه‌ای داستان بنویسین.
مثلا بصورت نمادین خوبیای پسرارو نشون بدین
مثال:
دیگه خسته شده بود از همه چی والدینش،تنهایی،دوستاش و.... فشاری که روش بود باعث تصمیم عجیبش شد و رفت بالای پشت بوم ولی یهو صدای قشنگی شنید و پشت سرشو نگاه کرد و(عضو مورد نظر)رو دید.صدا با ملایمت و آرامشی که درونش بود گفت:تسلیم نشو مطمئن باش همه چیز بهتر میشه به خودت ایمان داشته باش.
اون روز دختر داستان ما با حرفای طلایی اون پسر جون گرفت و به زندگیش ادامه داد و زندگی فوق‌العادشو ساخت و الانشم به اون مدیونه:)
دیدین؟فیکشنا هم میتونن خوب باشن.
حالا که قدرت تصورتون بالاست تصور کنین مامان یا باباتونو به زور و با نشون دادن خوبیای پسرا آرمی کنین و اونا هم تصمیم بگیرن خودشونم یه تحقیقی کنن و به این چیزا بربخورن:)چی میخواین تو جواب بگین؟همینه که پسرارو بدنام کرده پس بیاین
#توهم_زدنو_تموم_کنیم
البته دروغ نگم خودمم تهکوک و یونمینو شیپ میکنم
فیکشنم میخونم
ولی خب اینکه خودتونو باهاشون شیپ میکنین بده
تصور کنا بدن
وگرنه بعضی فیکشنا واقعا تاثیرات خوبیم میذارن
مثلا من اوایل کروماندارو که خوندم دیدم واقعا باید بیشتر مراقب زمینمون باشیم و بهش آسیب نزنیم
منم مشکلی با اونا ندارم

فقط خودتونو با اعضا شیپ نکنین