Volume 0%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلید
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
00:00
00:00
00:00
 

"how did they fall in love"کپشن:>>"

۴ نظر گزارش تخلف
⋆

من متفاوت'ام!"
من،دختر'ای هستم که نباید جادو میداشت؛
دختر'ای هستم که تولد'اش،هیچ نور'ای نداشت"
...

نظرات (۴)

Loading...

توضیحات

"how did they fall in love"کپشن:>>"

۵ لایک
۴ نظر

من متفاوت'ام!"
من،دختر'ای هستم که نباید جادو میداشت؛
دختر'ای هستم که تولد'اش،هیچ نور'ای نداشت"
درست مثلِ بقیه،من میتونم جادو کنم!"
اما جادویِ من بزرگ نیست"
نمیتونه محافظت کنه،نمیتونه بجنگه!"
جادویِ من،یک نور'اه؛
شاید،برای دلگرمی:)"
من طرد شدم"
اما به دلایل'ای،نمیتونستم از جادو'ام بگذرم...؛
در کلبه'ی تنهایی'ام،وسطِ جنگلِ خاموش،
هر شب طلسم میساختم؛
نه برای قوی تر شدن،
شاید برایِ فراموش کردنِ تنهایی'ام؛
یک روز،جغدِ زخمی'ای رو روی باغچه'ام دیدم"
من نمیتونستم اون رو درمان کنم...؛
اما برایِ اون یک بال دوختم،بال'ای از جنسِ دکمه"
اون دوباره پرواز کرد...اما هرگز برنگشت"
به این فکر کردم:
من نفرین شده'ام؛
برایِ وجود نداشته'ها،طلسم میسازم و آرزویِ سلامت'ای میکنم،برای پرنده ها'ایی که هرگز باز نمیگردن"
من محکوم بودم،به تنها....یی؟"
در یکی از اون شب'هایِ سرد،ردِ خو-ن دیدم"
بازهم میتونست یک پرنده'ی زخم'ای باشه...که قرار بود بره و برنگرده؛
اما نمیشد..ندیده بگیرم!"
رد رو دنبال کردم؛
به یک گربه'یِ سیاه،که جایِ زخم رویِ بدن'اش بود رسیدم"
چه کار'ای میتونستم بکنم؟!
من نمیتونستم اون رو درمان کنم؛
اما چه چیز'ای باعث'اش شده بود...آه؛
شاید به این خاطر بود...غریزه'ی حیوانی'ام"
به من میگفت که او،به دنبالِ من اومده بود!"
او...به من نیاز داشت!"



ادامه دارد:>"