در حال بارگذاری ویدیو ...

لی مین هو و کیم هی سان در پشت صحنه های سریال ایمان (اینجا کجاست؟ من کی ام؟ بابا بذارین برم!)

۱۶ نظر
گزارش تخلف
فریماه (آفلاین شدم... اما شما روی خط لبخند بمونید)

اینجا پشت صحنه سکانسیه که اون سو ملکه رو جراحی کرده و طبق معمول میخواد در بره که چوی یونگ باز طبق معمول می کِشه و می آرتش و میگه باید تا بهوش اومدن ملکه صبر کنن و بعد یهو امپراطور رو میبینن.
فقط داشته باشین امپراطورو که چطور جَو امپراطوری و زخمی شدن ملکه اش گرفتتش.. باااباااا بی خیاااال فیلمه!
بعدش تا صحنه داره برای فیلمبرداری آماده میشه مین هو و هی سان هم دارن یه چیزایی بهم میگن. به جان خودم فکر کنم هی سان داره یکیو مسخره میکنه یا پشت سرش حرف میزنه مین هو هم که پایه خنده است. بعد یهو تا هی سان میفهمه دوربین داشته ازشون فیلم میگرفته هول میشه و خجالت میکشه مین هو هم که خوشش اومده میاد و جلوی دوربین وایمیسته که یعنی به هی سان بگه بی خیالِ دوربین، تو حرفات رو ادامه بده!
تیکه جالب بعدی اونجاست که اون سو داره شرایط ملکه رو برای امپراطور توضیح میده که وقتی بهوش اومد نباید آبِ زیادی بهش بدن چون دچار Aspiration Pneumonia (التهاب ریه) میشه. و هی سان همش سرِ گفتنِ این اصطلاح پزشکیِ Aspiration Pneumoniaگیر میکنه و این، باعث خندیدن خودش و بقیه میشه.
آخرش هم خیلی بامزه است. اونجا که اون سو حسابی از شرایط خسته شده و موهاشو چنگ میزنه و به خودش میگه از این کابوس بیدار شو و چوی یونگ یه طوری نگاهش میکنه که یعنی این خل بازیا چیه دیگه.. اولا که اون نگاه چوی یونگ به اون سو خیلی جالبه اما تو این پشت صحنه نگاهِ خودِ مین هو هم خیلی جالبه که از این رفتار هی سان داره میترکه از خنده اما جلوی خودشو میگیره و اون نگاهِ چوی یونگی رو داره اما تا کات میدن دیگه غش میکنه از خنده.

نظرات (۱۶)

Loading...

توضیحات

لی مین هو و کیم هی سان در پشت صحنه های سریال ایمان (اینجا کجاست؟ من کی ام؟ بابا بذارین برم!)

۳۳ لایک
۱۶ نظر

اینجا پشت صحنه سکانسیه که اون سو ملکه رو جراحی کرده و طبق معمول میخواد در بره که چوی یونگ باز طبق معمول می کِشه و می آرتش و میگه باید تا بهوش اومدن ملکه صبر کنن و بعد یهو امپراطور رو میبینن.
فقط داشته باشین امپراطورو که چطور جَو امپراطوری و زخمی شدن ملکه اش گرفتتش.. باااباااا بی خیاااال فیلمه!
بعدش تا صحنه داره برای فیلمبرداری آماده میشه مین هو و هی سان هم دارن یه چیزایی بهم میگن. به جان خودم فکر کنم هی سان داره یکیو مسخره میکنه یا پشت سرش حرف میزنه مین هو هم که پایه خنده است. بعد یهو تا هی سان میفهمه دوربین داشته ازشون فیلم میگرفته هول میشه و خجالت میکشه مین هو هم که خوشش اومده میاد و جلوی دوربین وایمیسته که یعنی به هی سان بگه بی خیالِ دوربین، تو حرفات رو ادامه بده!
تیکه جالب بعدی اونجاست که اون سو داره شرایط ملکه رو برای امپراطور توضیح میده که وقتی بهوش اومد نباید آبِ زیادی بهش بدن چون دچار Aspiration Pneumonia (التهاب ریه) میشه. و هی سان همش سرِ گفتنِ این اصطلاح پزشکیِ Aspiration Pneumoniaگیر میکنه و این، باعث خندیدن خودش و بقیه میشه.
آخرش هم خیلی بامزه است. اونجا که اون سو حسابی از شرایط خسته شده و موهاشو چنگ میزنه و به خودش میگه از این کابوس بیدار شو و چوی یونگ یه طوری نگاهش میکنه که یعنی این خل بازیا چیه دیگه.. اولا که اون نگاه چوی یونگ به اون سو خیلی جالبه اما تو این پشت صحنه نگاهِ خودِ مین هو هم خیلی جالبه که از این رفتار هی سان داره میترکه از خنده اما جلوی خودشو میگیره و اون نگاهِ چوی یونگی رو داره اما تا کات میدن دیگه غش میکنه از خنده.