خودکشی Prt2 (Last part)
پارت 2
رفتم خونه. رفتم زیردوش تیغ برداشتم که صدای جین شنیدم که اومده خونه
+ ا.ت.... ا.ت کجایی
+ رفتی حموم؟... چرا جواب نمیدی
+ ا.تتتتتتتتت "باداد" درو باز کن و گرنه میشکونمش
- خدافظ جین
+ چی داری بغور میکنی درو وا کن
جین ویو
سریع کلید زاپاسو برداشتمو درو وا کردم وقتی واکردم بدن خونی ا.ت رو دیدم
+ ا.تتت... پاشو منو اذیت نکن من بدون تو نمیتونم زندگی کنم
حدمتکار به اورژانس زنگ زد اومد وقتی رسیدیم بیمارستان ا.ت رو بردن میخواستم برم پیشش ولی پرستار نمیزاشت.
>نیم ساعت بعد<
+ ا.ت چیشد
@ متاسفانه خونه زیادی رو از دست دادن ولی تونستن دووم بیارن
+ میتونم ببینمش
@ بله
وقتی رفتم دیدم خوابه رفتم پیشش دستشو گرفتمو خوابم برد
ا.ت ویو
وقتی چشمامو باز کردم دیدم تو بیمارستانم جین دستم دیدم گرفته یکم تکون خوردم که جین بیدار شد
+ ا.ت خوبی؟
یهو بغضش شکست گریه کرد
+ چطور میخواستی منو تنها بزاری من نمیتونم بدون تو زندی کنم چرا اینقدر خود خواهی
- من متاسفم جین عقلم سر جاش نبود
+ اگه ی بار دیگه بخوای به این موضوع فکر کنی من میدونم باتو
- باشه
پرش زمانی
الان چند ماهه که حالم خوبه همه چیو مدیونه جینم اون خیلی مراقبم بود منم سعی میکردم مراقبش باشم الان داریم بخوبی زندگیمون رو میکنیم و اممروزم قراره به ی مهمونی بریم
- جین این لباس خوبه
+ نه عوضش کن اگه نکنی تنبه میشی
- باشه حالا چرا اینجوری میکنی
لباسمو عوض کردم( تو ویدیو لباس هستش)
- این خوبه؟
+ خوبه
- حالا بریم؟
+ بریم
پایان
.
.
.
.
.
.
.
خوب اینم ی فیکشات دوساتی از جین
لایک یادت نره
بوس به کلتون
نظرات