من معمولی نبودم70

۱ نظر
گزارش تخلف
A
A

پتو رو کشیدم روی صورتم و گفتم:بروووو بیرووننن...تقصیر توعه...
انتونی نشسته بود بغل تختم.. بحرفم گوش نداد و اومد کنارم خوابید...و بغلم کرد....گفت:ببخشید تقصیر منه
-سعی نکن گولم بزنیی همش همین کارو  می کنی
...یکاری می کنی که دلم بلرزه و باورم شه که تو مهربونی همش میگی کاریت ندارم....ولی بعدش دردناک ترین کارو باهام می کنی!!درست وقتی می خوام بهت اعتماد کنم...یه کاری می کنی که ازت بدم بیاد و بترسم....همش...همش منوو تهدید میکنیی...بروو...گمشوو بیرون...
پتو رو از صورتم زد کنار....گریه می کردم...دیگه به هق هق افتاده بودم...منو به خودش نزدیک کرد...و صورتمو داد بالا و نگام کرد دور دهنم و گردنم...چشمم....همه کبود بود...
-تو تو درسته منو از دست اونا نجات دادی ولی از اون طرف خودت...خودت...بهم حمله کردی...و کل گردنمو کبود کردی...صورتم...تو...تو...خیلیی...بیشعوریی...
+من بهت تجاوز نکردم....ینی هیچ کس نکرد....گردنت جای گاز ...دهنتم واسه اینه که من محکم دهنتو فشار دادم....چشمتم واسه درگیریه که با اون گرگینه هه داشتی
-تو...تو...کاریم نداشتی...
+نه
اروم پیشونی مو بوسید و گف...من هرچقدرم بد باشم هیچ وقت همچین کاری نمی کنم...
-بازم دروغ میگی
+ههه
-گمشو بیرون....ولم کنن..دیگه هیچ وقت بهت اعتماد نمی کنم...
+ولی امشب رو تو بغل من می خوابی...
-گمشوو بیرونن...نمی خوامممم
ناربلا کجاس؟؟!!!بگو اون بیاد
+تو بیمارستان شیف شبه پس امشب رو خونه نمیاد.....
-بن؟!بن؟!اون چیییی بگو اون بیادد
+اون از من خطرناک تره ها.!
-کجاس؟!!
+رفته شهر...با دوستاش قرار داره  شب دیر میاد..
-ینی الان من و تو توی این خونه تنهاییم!
+اره
-ولی بازم دلیل نمیشه اینجا باشی بروبیرونن...کثافتتت
دست و پا میزدم که از بغلش بیام بیرون....ولی حیف که زورش از من خیلی بیشتر بود..و اصلا نمی شد
+گفتم که....امشب رو توی بغل من میخوابی...
-توکار رو زندگی نداری!!
+چرا ولی شبا نمیرم...
-اههههههه برووو دیگهههه کثافت.....چرا میخوای یکاری کنی که بهت اعتماد کنم هر دفعه بهت اعتماد کردم....چوبشو خوردم....دیگه بسهه......ولممم کننن...عو

حرفم با کوبیده شدن لباش رو لبام تموم شد....

نظرات (۱)

Loading...

توضیحات

من معمولی نبودم70

۶ لایک
۱ نظر

پتو رو کشیدم روی صورتم و گفتم:بروووو بیرووننن...تقصیر توعه...
انتونی نشسته بود بغل تختم.. بحرفم گوش نداد و اومد کنارم خوابید...و بغلم کرد....گفت:ببخشید تقصیر منه
-سعی نکن گولم بزنیی همش همین کارو  می کنی
...یکاری می کنی که دلم بلرزه و باورم شه که تو مهربونی همش میگی کاریت ندارم....ولی بعدش دردناک ترین کارو باهام می کنی!!درست وقتی می خوام بهت اعتماد کنم...یه کاری می کنی که ازت بدم بیاد و بترسم....همش...همش منوو تهدید میکنیی...بروو...گمشوو بیرون...
پتو رو از صورتم زد کنار....گریه می کردم...دیگه به هق هق افتاده بودم...منو به خودش نزدیک کرد...و صورتمو داد بالا و نگام کرد دور دهنم و گردنم...چشمم....همه کبود بود...
-تو تو درسته منو از دست اونا نجات دادی ولی از اون طرف خودت...خودت...بهم حمله کردی...و کل گردنمو کبود کردی...صورتم...تو...تو...خیلیی...بیشعوریی...
+من بهت تجاوز نکردم....ینی هیچ کس نکرد....گردنت جای گاز ...دهنتم واسه اینه که من محکم دهنتو فشار دادم....چشمتم واسه درگیریه که با اون گرگینه هه داشتی
-تو...تو...کاریم نداشتی...
+نه
اروم پیشونی مو بوسید و گف...من هرچقدرم بد باشم هیچ وقت همچین کاری نمی کنم...
-بازم دروغ میگی
+ههه
-گمشو بیرون....ولم کنن..دیگه هیچ وقت بهت اعتماد نمی کنم...
+ولی امشب رو تو بغل من می خوابی...
-گمشوو بیرونن...نمی خوامممم
ناربلا کجاس؟؟!!!بگو اون بیاد
+تو بیمارستان شیف شبه پس امشب رو خونه نمیاد.....
-بن؟!بن؟!اون چیییی بگو اون بیادد
+اون از من خطرناک تره ها.!
-کجاس؟!!
+رفته شهر...با دوستاش قرار داره  شب دیر میاد..
-ینی الان من و تو توی این خونه تنهاییم!
+اره
-ولی بازم دلیل نمیشه اینجا باشی بروبیرونن...کثافتتت
دست و پا میزدم که از بغلش بیام بیرون....ولی حیف که زورش از من خیلی بیشتر بود..و اصلا نمی شد
+گفتم که....امشب رو توی بغل من میخوابی...
-توکار رو زندگی نداری!!
+چرا ولی شبا نمیرم...
-اههههههه برووو دیگهههه کثافت.....چرا میخوای یکاری کنی که بهت اعتماد کنم هر دفعه بهت اعتماد کردم....چوبشو خوردم....دیگه بسهه......ولممم کننن...عو

حرفم با کوبیده شدن لباش رو لبام تموم شد....