در حال بارگذاری ویدیو ...

شعر و دکلمه: احمد محمود امپراطور - همچون پلنگ گشنه ای بیداداگر بیا

احمد محمود امپراطور
احمد محمود امپراطور

همچون پلنگ گشنه‌ ای بیدادگر بیا

چون آهویی رمیده ز دام سحر بیا

من عاشقم دوا نکند بهر من اثر

درمان درد عاشق شوریده سر بیا

بر من بهار و تیره مه فرقی نمی‌کند

ای چار فصل آرزوی دیده تر بیا

با عطر لیموی بدنت تازه کن مرا

در کام من چو لذت شیر و شکر بیا

در جاده های دل شده ام چشم انتظار

یکبار در تپشکده ام بی خبر بیا

ای هفت خوان حادثه، ای اوج ناتمام

داخل اگر نشد تو به بیرون در بیا

پیچیده ای چو کندالینی در وجود من

بر بند بهر فتح خیالم کمر بیا

یکبار درب کلبه ای محمود را بزن

یکبار در خرابه ای بی گنج و زر بیا

-----------------------

شنبه 08 میزان 1402 خورشیدی

که برابر میشود بهSeptember 30, 2023

سرودم

احمد محمود امپراطور

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

شعر و دکلمه: احمد محمود امپراطور - همچون پلنگ گشنه ای بیداداگر بیا

۱ لایک
۰ نظر

همچون پلنگ گشنه‌ ای بیدادگر بیا

چون آهویی رمیده ز دام سحر بیا

من عاشقم دوا نکند بهر من اثر

درمان درد عاشق شوریده سر بیا

بر من بهار و تیره مه فرقی نمی‌کند

ای چار فصل آرزوی دیده تر بیا

با عطر لیموی بدنت تازه کن مرا

در کام من چو لذت شیر و شکر بیا

در جاده های دل شده ام چشم انتظار

یکبار در تپشکده ام بی خبر بیا

ای هفت خوان حادثه، ای اوج ناتمام

داخل اگر نشد تو به بیرون در بیا

پیچیده ای چو کندالینی در وجود من

بر بند بهر فتح خیالم کمر بیا

یکبار درب کلبه ای محمود را بزن

یکبار در خرابه ای بی گنج و زر بیا

-----------------------

شنبه 08 میزان 1402 خورشیدی

که برابر میشود بهSeptember 30, 2023

سرودم

احمد محمود امپراطور

موسیقی و هنر