رمان love in class B

love in class B

۲۲ ویدیو
AYGIN -۲۲ / ۱۴

love in class B

۳ نظر گزارش تخلف
AYGIN
AYGIN

پارت سیزدهم:
مامان گفت:
-صبونه خوردین؟
-نههههههههههههه
-پس پاشین بیاین بخورین
بلند شدم وایسادم و گفتم:
-نخیرم!کیونگ باید ببرتمون صبونه
کیونگ چشمای درشتشو درشت تر کرد و گفت:
-من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-ن پ من.پاشو دیگه
-نخیرم
لبخند شیطانیی زدم و گفتم:
-ماااااماااااننننن.........
پرید وسط جملم و گفت:
-باشه باشه برین آماده شین
مامان گفت:
-من و بابات خوردیم.شما خودتون برید و بیاین
-باشه
رفتم بالا.هودی چهارخونه قرمز سورمه ایم رو با لی سورمه ایم رو پوشیدم.موهامم گوجه ای بستم بالا و دویدم رفتم پایین.

در خونه رو محکم پشت سرم بستم و دویدم سمت ماشین کیونگسو.همون لحظه در خونه ی این پسره جونگین باز شد و جونگین اومد بیرون.یه پیرهن سفید با شلوار نسکافه ای پوشیده بود.نگامو به سرعت ازش گرفتم و پریدم تو ماشین
جونگین اومد سمت ماشین ما و زد به شیشه ی بک که جلو نشسته بود.بک لبخندی زد و شیشه رو داد پایین:
-سلام جونگینا
-سلام بکی.جایی میرین؟
-آره داریم میریم صبحونه بخوریم.توم میای؟
-میشه بیام؟
کیونگسو لبخندی زد و گفت:
-حتما
جونگین در مخالف منو باز کرد و نشست تو ماشین.آخه آبت نبود نونت نبود صبونه اومدنت چی بود.اه!دلم میخواست بزنمش.من که حسابشو میرسیدم.

نظرات (۳)

Loading...

توضیحات

love in class B

۱ لایک
۳ نظر

پارت سیزدهم:
مامان گفت:
-صبونه خوردین؟
-نههههههههههههه
-پس پاشین بیاین بخورین
بلند شدم وایسادم و گفتم:
-نخیرم!کیونگ باید ببرتمون صبونه
کیونگ چشمای درشتشو درشت تر کرد و گفت:
-من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-ن پ من.پاشو دیگه
-نخیرم
لبخند شیطانیی زدم و گفتم:
-ماااااماااااننننن.........
پرید وسط جملم و گفت:
-باشه باشه برین آماده شین
مامان گفت:
-من و بابات خوردیم.شما خودتون برید و بیاین
-باشه
رفتم بالا.هودی چهارخونه قرمز سورمه ایم رو با لی سورمه ایم رو پوشیدم.موهامم گوجه ای بستم بالا و دویدم رفتم پایین.

در خونه رو محکم پشت سرم بستم و دویدم سمت ماشین کیونگسو.همون لحظه در خونه ی این پسره جونگین باز شد و جونگین اومد بیرون.یه پیرهن سفید با شلوار نسکافه ای پوشیده بود.نگامو به سرعت ازش گرفتم و پریدم تو ماشین
جونگین اومد سمت ماشین ما و زد به شیشه ی بک که جلو نشسته بود.بک لبخندی زد و شیشه رو داد پایین:
-سلام جونگینا
-سلام بکی.جایی میرین؟
-آره داریم میریم صبحونه بخوریم.توم میای؟
-میشه بیام؟
کیونگسو لبخندی زد و گفت:
-حتما
جونگین در مخالف منو باز کرد و نشست تو ماشین.آخه آبت نبود نونت نبود صبونه اومدنت چی بود.اه!دلم میخواست بزنمش.من که حسابشو میرسیدم.