خودکُشیِ یونپا- سکانس هایِ زیبایِ شرایطِ عشق-بیست و یک

۳۲ نظر
گزارش تخلف
لیستِ فیلمهای موجود در کانال من در بخش توضیحات کانال

***درخواستیِ ریحانه یِ عزیز***

*** آهنگی که در لحظه یِ خودکُشیِ یونپا خونده میشه رو خیلی دوست دارم***

یونپا تصمیم میگیره با اینکه حامله ست خودکُشی کنه بنابراین یک پیامِ تلفنی برایِ جانگ سو میذاره و میره.... جانگ سو بعد از شنیدنِ پیام خیلی شوکه و ناراحت میشه، به خونه میره و می بینه که یونپا خونه نیست و بعد به خانه یِ پدرزنش میره و می بینه که یونپا اونجا هم نیست و تمامِ شب همه جا دنبالِ یونپا میگرده، اما پیداش نمی کُنه ... بعد از گشتنِ زیاد خسته میشه و به سمتِ خونه میره، دمِ درِ خونه با ناراحتی می ایسته ... در همین لحظه یک صدایِ پا می شنوه و می بینه که یونپاست.... اولش خوشحال میشه اما بعد دوباره عصبانی میشه و به طرفِ یونپا میره و یک سیلیِ محکم به صورتِ یونپا میزنه... یونپا از شدتِ ضعف بیهوش میشه و کارش به بیمارستان میکِشه... جانگ سو در بیمارستان، از زبانِ خواهرِ ناتنی و برزگترِیونپا همه چیز رو درباره یِ گذشته یِ یونپا می شنوه... خواهرش به جانگ سو میگه که یونپا حاصلِ رابطه یِ نامشروعِ پدرش با یک زنِ دیگه ست... بنابراین مادرِ آنها نامادریِ یونپاست و با یونپا خیلی بدرفتاری میکرده و همیشه اونو کُتک می زده و یونپا تمامِ عمرش خشونت دیده و هرگز هیچ کس با اون مهربون نبوده، بنابراین یونپا برایِ فرار از دستِ نامادری به قصدِ ازدواج با اون مرد از خونه فرار کرده و باهاش هم خونه شده ولی اون مرد فقط از یونپا سوء استفاده کرده و رهاش کرده ... و اینکه یونپا از کاری که کرده خیلی پشیمونه و از اینکه این گذشته یِ بد و شرم آورش رو از تو پنهان کرده شرمنده ست و.... ( این تکه که خواهرِ یونپا با جانگ سو صحبت می کنه رو حذف کردم).... جانگ سو بعد از شنیدنِ حرف هایِ خواهرِ یونپا و همچنین به خاطرِ وضعیتِ کنونیِ یونپا به کُلی منقلب میشه و دلش به حالِ یونپا می سوزه و ....

نظرات (۳۲)

Loading...

توضیحات

خودکُشیِ یونپا- سکانس هایِ زیبایِ شرایطِ عشق-بیست و یک

۳۰ لایک
۳۲ نظر

***درخواستیِ ریحانه یِ عزیز***

*** آهنگی که در لحظه یِ خودکُشیِ یونپا خونده میشه رو خیلی دوست دارم***

یونپا تصمیم میگیره با اینکه حامله ست خودکُشی کنه بنابراین یک پیامِ تلفنی برایِ جانگ سو میذاره و میره.... جانگ سو بعد از شنیدنِ پیام خیلی شوکه و ناراحت میشه، به خونه میره و می بینه که یونپا خونه نیست و بعد به خانه یِ پدرزنش میره و می بینه که یونپا اونجا هم نیست و تمامِ شب همه جا دنبالِ یونپا میگرده، اما پیداش نمی کُنه ... بعد از گشتنِ زیاد خسته میشه و به سمتِ خونه میره، دمِ درِ خونه با ناراحتی می ایسته ... در همین لحظه یک صدایِ پا می شنوه و می بینه که یونپاست.... اولش خوشحال میشه اما بعد دوباره عصبانی میشه و به طرفِ یونپا میره و یک سیلیِ محکم به صورتِ یونپا میزنه... یونپا از شدتِ ضعف بیهوش میشه و کارش به بیمارستان میکِشه... جانگ سو در بیمارستان، از زبانِ خواهرِ ناتنی و برزگترِیونپا همه چیز رو درباره یِ گذشته یِ یونپا می شنوه... خواهرش به جانگ سو میگه که یونپا حاصلِ رابطه یِ نامشروعِ پدرش با یک زنِ دیگه ست... بنابراین مادرِ آنها نامادریِ یونپاست و با یونپا خیلی بدرفتاری میکرده و همیشه اونو کُتک می زده و یونپا تمامِ عمرش خشونت دیده و هرگز هیچ کس با اون مهربون نبوده، بنابراین یونپا برایِ فرار از دستِ نامادری به قصدِ ازدواج با اون مرد از خونه فرار کرده و باهاش هم خونه شده ولی اون مرد فقط از یونپا سوء استفاده کرده و رهاش کرده ... و اینکه یونپا از کاری که کرده خیلی پشیمونه و از اینکه این گذشته یِ بد و شرم آورش رو از تو پنهان کرده شرمنده ست و.... ( این تکه که خواهرِ یونپا با جانگ سو صحبت می کنه رو حذف کردم).... جانگ سو بعد از شنیدنِ حرف هایِ خواهرِ یونپا و همچنین به خاطرِ وضعیتِ کنونیِ یونپا به کُلی منقلب میشه و دلش به حالِ یونپا می سوزه و ....