love in class B
love in class B
پارت چهاردهم:
با صدای کیونگ که گفت رسیدیم چشم از خیابون برداشتم و پیاده شدم.کیونگ بردمون تو یه رستوران بزرگ و برامون کلی چیز سفارش داد.منتظر سفارشا بودیم.گارسون قهوهمون که زودتر آماده شده رو گذاشت رو پیشخوان.
-اونسو برو بیارش
-باشه
از پشت میز بلند شدم و نگاهی به لباس جونگین انداختم.سفیییدددد بوددد ینی....
قهوها رو برداشتم و رفتم سمت میز.قهوه بک و کیونگو گذاشتم جلوشون.رفتم سمت جونگین و از قصد استکانای قهوه رو سر دادم رو لباسش.جونگین داد بلندی کشید و گفت:
-چیکار میکنی؟
-ببخشید حواسم نبود
جونگین سرشو آورد بالا و زل زد تو چشمام.دیدی حسابتو رسیدم جناااااب.بازم دارم برات.کیونگ یهو گفت:
-اونسو عذرخواهی کن
-من که کاری نکردم
جونگین گفت:
-راس میگه حواسش نبود.ولش کن
-آخه.......
با شنیدن صدایی که داشت شماره میزمون رو صدا میزد صحبتشو قط کرد.جونگین گفت:
-من میارم
بعد پاشد رفت.لکه ی قهوه روی لباسش خیلی چیز ضایعی بود.جونگین یکی از غذاهامون که خیلی داغ بود رو برداشت و اومد سمت میز.میدونستم قصد تلافی داره بخاطر همین جامو با کیونگ عوض کردم.جونگین با دیدن این حرکت حرصی زیرلب یچی گفت و رفت بقیه غذاها رو آورد.چرا نمیشد بزنمششش؟؟؟؟؟
همه ی غذاها رو آورد و نشست سرجاش کنار بک.دهنمو به گوش کیونگ نزدیکتر کردم و گفتم:
-اجازه بده یه مشت بزنم تو دهنش.فقط یه مشت
کیونگ آروم گفت:
-شما غط میکنی.
چشم غره ای بهش رفتم و به خوردن ادامه دادم.
نظرات (۳)