تقدی بر سریال محکوم
محکومِ سیامک مردانه نه. یک سریالِ آبگوشتی که به زورِ حساسیت در کشفِ قاتل و زورآزماییِ وکیل و قاضی بهخوردِ بیننده داده میشود. من اخیراً مصاحبهای دیدم از علی اوجی که در آن میگُفت فیلمهایی را که قبلاً مردم آتش میزدند و از پرده میکشیدند پایین، حالا بهوفور در دسترس است و از صدا و سیما هم پخش میشود. البته بخشی از این مصاحبه را دیدم امّا چُنین نکته به ذهنم رسید که باید بگویم: این خاصّیت سینما است که در طولِ زمان ارزشش را از دست نمیدهد بلکه ارزشمندتر خواهد شد. طبیعتاً با این مِتُد وقتی سریالهای شبکهی نمایش خانگی را بررسی کنیم متوجّه میشویم که قصّهای که در زمانِ خود از دِماگوژیِ قضاوت و ایجاد تعلیق به واسطهی آن استفاده کند قطعاً پروپاگاندایی رسانه محور بیش نیست که تاریخ مصرفِ مشخصی دارد. این دِماگوژی در کاراکترهایی یافت میشوند که حتّی به شخصیّت نزدیک هم نشدهاند. مثلاً کاراکترِ آقای دکتر یک تعارضی در نفَسْاش وجود دارد که صعود و نزولِ شتابزدهای را مطرح کرده. کوروش تهامی همه را به آرامش دعوت میکند و در مواجههی با عشق، افراد را، برای درکِ ذهنِ ناهشیار، هیپنوتیزم میکند امّا مشخصا در قسمت دوّم به یک باره زده زیرِ میز.
متن کامل را در مجلهی سینمایی برداشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/mag/?p=25865
✍️ #علی_رفیعی_وردنجانی
نظرات