قسمت اول who is she? کپ

Who is she?

۹ ویدیو

قسمت ۱۳ و ۱۴ who is she? کپ

•°☆ʀᴜʙʏᴊᴀɴᴇ☆°•
•°☆ʀᴜʙʏᴊᴀɴᴇ☆°•

هیونا و کیم جونگ مین به سمت یه انبار متروکه پر از مواد منفجره و دشمنای مسلح حرکت کردن. این ماموریت از همیشه خطرناک تر بود و حتی هیونا هم یکم محتاط‌تر عمل میکرد.

کیم جونگ مین با لبخند گفت:《 هیونا، قول بده اگه همه‌ چیز رو خراب کردم منو نکشی.》

هیونا با همون لحن خشک جواب داد:《اگه نخوای مزاحم بشی، شانس زنده موندنت بیشتره.》


وقتی وارد انبار شدن، دشمنا اونارو محاصره کردن. هیونا با حرکات سریع و دقیق، دشمنا رو نابود کرد، ولی جونگ مین با یه سری حرکتای ناگهانی و بعضی وقتا خنده‌دار چند نفر رو عقب زد.

توی یکی از صحنه ها، جونگ مین روی یه بشکه لیز خورد و ناخواسته به هیونا برخورد کرد. هیونا با چشمای گرد و حالت خشک گفت:《تو واقعا نمی‌تونی یه قدم درست برداری؟》

جونگ مین با لبخند، خجالت ‌زده گفت:《خب اینم قسمتی از تاکتیک جنگی منه!》

با این حال، این برخورد باعث شد که هیونا یکم گیج و خجالت‌زده بشه، چیزی که تا حالا تجربه نکرده بود.

بعد از پایان ماموریت، هیونا به سرعت از محل رفت، ولی ذهنش پر از افکار گیج کننده و احساس تازه نسبت به جونگ مین بود. اون نمی‌خواست این رو بپذیره، (فکر کنم خواهر فکر میکنه قلبش مشکل پیدا کرده، پس در نتیجه باید بره دکتر گیلیلیلی خب بریم سراغ ادامه داستان) ولی نمی‌تونست انکار کنه که حضور اون حس عجیب و آرامش‌بخش توی دلش ایجاد کرده.

قسمت ۱۴ توی کامنتا

نظرات (۹)

Loading...

توضیحات

قسمت ۱۳ و ۱۴ who is she? کپ

۲۵ لایک
۹ نظر

هیونا و کیم جونگ مین به سمت یه انبار متروکه پر از مواد منفجره و دشمنای مسلح حرکت کردن. این ماموریت از همیشه خطرناک تر بود و حتی هیونا هم یکم محتاط‌تر عمل میکرد.

کیم جونگ مین با لبخند گفت:《 هیونا، قول بده اگه همه‌ چیز رو خراب کردم منو نکشی.》

هیونا با همون لحن خشک جواب داد:《اگه نخوای مزاحم بشی، شانس زنده موندنت بیشتره.》


وقتی وارد انبار شدن، دشمنا اونارو محاصره کردن. هیونا با حرکات سریع و دقیق، دشمنا رو نابود کرد، ولی جونگ مین با یه سری حرکتای ناگهانی و بعضی وقتا خنده‌دار چند نفر رو عقب زد.

توی یکی از صحنه ها، جونگ مین روی یه بشکه لیز خورد و ناخواسته به هیونا برخورد کرد. هیونا با چشمای گرد و حالت خشک گفت:《تو واقعا نمی‌تونی یه قدم درست برداری؟》

جونگ مین با لبخند، خجالت ‌زده گفت:《خب اینم قسمتی از تاکتیک جنگی منه!》

با این حال، این برخورد باعث شد که هیونا یکم گیج و خجالت‌زده بشه، چیزی که تا حالا تجربه نکرده بود.

بعد از پایان ماموریت، هیونا به سرعت از محل رفت، ولی ذهنش پر از افکار گیج کننده و احساس تازه نسبت به جونگ مین بود. اون نمی‌خواست این رو بپذیره، (فکر کنم خواهر فکر میکنه قلبش مشکل پیدا کرده، پس در نتیجه باید بره دکتر گیلیلیلی خب بریم سراغ ادامه داستان) ولی نمی‌تونست انکار کنه که حضور اون حس عجیب و آرامش‌بخش توی دلش ایجاد کرده.

قسمت ۱۴ توی کامنتا