استاد محمدرضا شجریان شعر مولانا
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا
بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن
برای دیدن اشعار بیشتر از تارنمای ما دیدن فرمایید
http://nateghe.ir/%D8%BA%D8%B2%D9%84-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87%D9%94-%DB%B2%DB%B0%DB%B3%DB%B9/%D9%85%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C/%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%85%D8%B3/%D8%BA%D8%B2%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%85%D8%B3-%D9%85%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C/
نظرات