غزل اعتراف تلخ شاعر مجید مومن دکلمه و تدوین کامله منصوری
تندیسم و مهمان میدانم
گرد و غباری روی چشمانم
مغزم دچار یک فراموشی
فردوسی ام یا حر نمی دانم
آینده ام در هاله ای ابهام
کی می کند یک تیشه ویرانم
مثل درختی روی آبم که
بی ریشه و سست است بنیانم
سست و کرخت و بی تفاوت شد
این روزگار و عصر و دورانم
مرتد شدم از فرط تنهایی
دیگر نمی گویم مسلمانم
#مجید_مومن
#تدوین_دکلمه_بانو_کامله_منصوری
نظرات