با برنامۀ دولت برای مشکلات آشناشوید: شوک درمانی اقتصادی !!!
هنگامی که اقتصاد در مسیر صحیح حرکت نمیکند، باید چه روشی در پیش گرفت؟ این پرسشی است که در طول تاریخ بسیاری از اقتصاددانان و دولتمردان را به خود مشغول کرده است.
گروهی معتقدند که باید هرچه سریعتر چرخه معیوب را از بین برد اما گروهی هم بر اصلاحات تدریجی تأکید دارند چرا که تبعات اجتماعی آن را کمتر میدانند. اگرچه بهنظر میرسد که دوران پیشتازی طرفداران اصلاحات ناگهانی و بهاصطلاح شوکدرمانی به سر آمده و این نگرش روند نزولی خود را در علم اقتصاد سپری میکند اما همچنان در نقاط مختلف جهان برخی دولتها جهت حل مشکلات اقتصادی کشورشان دست به شوکدرمانی میزنند.
شوکدرمانی در اقتصاد معمولا به اقداماتی مانند دست کشیدن دولت از کنترل قیمتها، حذف یارانهها و آزادسازی تجارت با یک کشور اطلاق میشود که در بیشتر موارد با حجم زیادی از خصوصیسازی داراییهای عمومی همراه میشود.
2نوع شوکدرمانی وجود دارد؛ نخستین نوع آن با نام میلتون فریدمن- اقتصاددان آمریکایی و برنده نوبل اقتصاد سال 1976 - شناخته میشود که بعدها وارد تفکر نئولیبرالیسم شد. نوع دوم شوکدرمانی با نام اقتصاددان آمریکایی جفری ساکس عجین شده است. تفاوت اصلی میان این دو نوع شوک درمانی، میزان تأکید آنها بر آزادسازی اقتصادی است. تفکر نئولیبرال ثبات اقتصادی را یکی از نتایج آزادسازی اقتصادی میداند و ساکس معتقد است که آزادسازی لازمه ثبات اقتصادی است.
در واقع تأکید ساکس برآزادسازی بیشتر از گروه دیگر است. نئولیبرال ها معتقدند که دخالت دولت در اقتصاد عامل نابسامانیهای اقتصادی و پولی است و به همین خاطر کاهش ناگهانی نقش دولت در اقتصاد (شوک درمانی) که با خصوصیسازیهای گسترده همراه باشد همواره بهترین پاسخ به چنین نابسامانیهایی است.
نظرات (۶۰)