حکایت حاکم نادان هارون الرشید از سعدی

kermanshah_dozala
kermanshah_dozala

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ
به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی
وای بر هر عیب جوی بدگوی!
الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ
همان که ثروتی فراهم آورده و [پی در پی] آن را شمرد [و ذخیره کرد.]
یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ
گمان می کند که ثروتش او را جاودانه خواهد کرد.

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

حکایت حاکم نادان هارون الرشید از سعدی

۰ لایک
۰ نظر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ
به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی
وای بر هر عیب جوی بدگوی!
الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ
همان که ثروتی فراهم آورده و [پی در پی] آن را شمرد [و ذخیره کرد.]
یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ
گمان می کند که ثروتش او را جاودانه خواهد کرد.