night changes_one direction
امشب میخوام بریم بیرون، تیپش رو عوض کرده و یه لباس قرمز پوشیده
مادرش از اینجور لباس ها خوشش نمیاد
هر چیزی که که تا حالا نداشته امشب به دست میاره
خیلی پر سرعت رانندگی میکنیم ، نور ماه توی موهاش می درخشه
بهم گفت امشب یه چیزی بود که هرگز فراموش نمی کنه
تمام چیزی که میخواد اینه که هیچ افسوسی نخوره
عزیزم ما فقط داریم پیر می شیم
و من تازگی ها به این فکر افتادم
این دیوونه ات نمی کنه؟
که چقدر سریع شب همه چیز رو عوض میکنه
هر چیزی که تو رویاهات می دیدی
وقتی که بیدار بشی از بین رفته
اما هیچ چیزی وجود که نگرانش باشی
چون حتی وقتی که شب تغییر کنه
من و تو هرگز تغییر نمی کنیم
شک و تردید امشب اونو دنبال میکنه و اطرافش چرخ میزنه
اون منتظرش ایستاده و خودش رو پشت سیگار قایم کرده
قلبش سریع میزنه و اون نمی خواد که ضربان قلبش متوقف بشود
خیلی سریع حرکت می کنیم ، نور ماه پوستش رو روشن کرده
اون داره عاشق میشه و حتی خودش هم هنوز نمیدونه
تمام چیزی که میخواد اینه که هیچ افسوسی نخوره
عزیزم ما فقط داریم پیر میشیم
و من تازگی ها به این فکر افتادم
این دیوونه ات نمی کنه؟
که چقدر سریع شب همه چیز رو عوض میکنه
هر چیزی که تو رویاهات می دیدی
وقتی که بیدار بشی از بین رفته
اما هیچ چیزی وجود که نگرانش باشی
چون حتی وقتی که شب تغییر کنه
من و تو هرگز تغییر نمی کنیم
امشب میخوام بریم بیرون، تیپش رو عوض کرده و یه لباس قرمز پوشیده
مادرش از اینجور لباس ها خوشش نمیاد
و اون رو یاد معصومیتی می اندازه که از دست داده
عزیزم ما فقط داریم پیر میشیم
و من تازگی ها به این فکر افتادم
این دیوونه ات نمی کنه؟
که چقدر سریع شب همه چیز رو عوض میکنه
هر چیزی که تو رویاهات می دیدی
وقتی که بیدار بشی از بین رفته
اما هیچ چیزی وجود که نگرانش باشی
چون حتی وقتی که شب تغییر کنه
من و تو هرگز تغییر نمی کنیم
هرگز تغییر نمی کنیم
هرگز تغییر نمی کنیم
من و تو هرگز تغییر نمی کنیم
نظرات