با سلام
آقا کتاب فانتزی حماسی ای دیگر از من. کلا ژانر دلخواه من اینه و اگر دوستش ندارین نمی تونم کاری کنم. اگر شما نیز از آن دسته افراد هستید که کتابای عاشقانه و فن فیک و این جور داستانا دوست دارید باید بگم که کوچکترین نقطه اشتراکی نخواهیم داشت. کلا من سعی می کنم کتاب متنوع بخونم از فانتزی و کلاسیک گرفته تاا کمیک و طنز و اینا؛ ولی ابدا با عاشقانه و ماشقانه و فن فین و اینا نیستم. خلاصه که آره.
اما اصل مطلب
مجموعه برف چون خاکستر
جلد 1) برف چون خاکستر
جلد 2) یخ چون آتش
جلد 3) یخ زده چون شب
نوشته سارا راش
مترجم: فاطمه قاضی _ محمد صالح نورانی زاده
انتشارات باژ
آقا کتاب بسی زیبایی بود. به پای خیلی از کتابایی که میشناسم نمیرسه ولی به نوبه خود خوب بود. البته این خیلیییی سلیقه ایه. راستش من هر صفحه از کتاب رو که می خوندم یاد یاغی شن ها می انداخت. خیلی مث همم نبودن ولی خب شاید نثر مترجم ها... . حالا که بحث نثر مترجم ها شد یک انتقاد شدید دارم، شاید بهتر بود مترجم جلد آخر هم همون خانم قاضی بودن؛ من واقعا از فرق بین هر سه تا جلد متنفر شدم و نمی تونم ازش به راحتی بگذرم و خب این تفاوت بین نثر مترجم جلد آخر و نثر مترجم دو جلد قبل باعث عذابم می شد و نتونستم اونطور که باید از کتاب آخر لذت ببرم و خب این برای من خیلی آزار دهنده است.
اما بپردازیم به شخصیت پردازی کتاب؛ خوب بود. شخصیت ها رو تا حدی حس می کردم ولی نه اونقدر که دوست داشتم. شخصیتی نبود که ذبم کنه به خودش مخصوصا توی کتابای اینجوری که من معمولا جذب شخصیت مرد داستان میشم و خب ماتر اونطور که باید تحت تاثیر قرارم نداد، ترون هم کمی... و خب یه اعتراف ریز هم بکنم یه مقدار از شخصیت سِر و رِرز هم خوشم اومد... اما از میرا که شخصیت اصلی بود نه.
در نهایت عذر خواهی بزرگی از میرا که نتونستم اونجور که باید غرق رفتار و شخصیت و ظاهرش شم.( پوزش خواهر گرامی)
اما خلاصه کتاب:
میرا دختریه از سرزمین وینتر که حالا مستعمره اسپرینگ شده. وینتری های کمی باقی موندن و این تعداد در تلاشن که ماتر یعنی پسر ملکه شون رو قدرتش رو بهش برگردونن.( جمله بندیمو کف کردین یا بیشتر ادامه بدم) خلاصه که می جنگن اما اتفاقاتی میوفته که داستان میشه...