مشخصات رمان: ازدواج تصادفی من

رمان: ازدواج تصادفی من

۹ ویدیو

Part:4 ازدواج تصادفی من

۴ نظر گزارش تخلف
Avin. مشخصات رمان اضاف شد♤
Avin. مشخصات رمان اضاف شد♤

رز: بیا بریم تا کار ها به جای باریک نکشه
سلی: اره
الکس:( وایییی چرا هروقت میبینمش قلبم تند تند میزنه نه بابا من عاشقش نمیشم نه ولش بخوابم بهتره)
فلش بک: صبح شد و سلی رز رفتن دانشگاه و الکس و لوکا اومدن دانشگاه تاسهام دانشگاه رو بخرن
رز: چه روزی بود
سلی: اره
لوئی: سلاممم
رز: اینجا چیکار میکنی؟
سلی: دیروز مگه ادب نشدی
لوئی: نه چیزی نشده میتونم هنوزم شما دوتارو راضی کنم
رز: دیگه اضافی زر میزنه
سلی: میخوای دیگه کلا نابودت کنم
استاد: سلام همگی
همه: سلام استاد
در همین زمان الکس و لوکا
مدیر: اینجا هم کلاس هامونه
لوکا: خیلی خوبه داداش نظرت چیه؟
الکس: خوبه بیا بریم
رز: بزار راستشو بهت بگم من ازدواج دارم میکنمممم
سلی: ارههههه
لوئی: گمشو بابا شما دوتا فقط مال منین
(لوکا و الکس دارن نگاه میکنن)
رز: با دهنت میگی دوتاتون رو کدوم خری تو رو قبول میکنه
سلی: میخوام ناقصش کنممم
لوئی: نمیتونین
رز: خودت میبینی
رز و سلی اونو بردن پشت بوم لوکا و الکس پشتشون اومدن
لوئی: چرا اینجا اومدیم
رز: چاقو رو بده
سلی: نه خودم میکنمم
رز: این کار مال منه
لوئی: چاقو چیییی چیکار میکنین
رز: خودت میبینی
رز چاقو رو فرو کرد تو عضو ۵ سانتیش
لوئی: نه نهههههه
رز: زیاد فرو نرفت میتونی بری عمل هیچی نمیشه
سلی: واییی از مرد کثافت به خاله
لوکا: این زن تو هست
الکس: اره
لوکا: مراقب باش تبدیل به خاله نشی
الکس: خفه شو
لوکا: اون زن کناریش کیه
الکس: دوستشه
رز: کییییی اونجاست
لوکا: لو رفتیم
الکس: سلام
رز: عه تویی
سلی: این کیه
الکس: برادرمه
لوکا: جریان این مرده چیه
رز: خب منو این ی زمانی باهم بودیم‌ این عوضی به من خیانت کرد حالا منو سلی رو میخواد ماهم ناقصش کردیم تمام
الکس: خوب کردین
لوکا: اگه بره شکایت کنه چی
لوئی: نه نه نمیکنم من دیگه رفتم
سلی: اگه یبارم بیای اینجا کلا دیگه اونجاتو میکنم
لوئی: باشه باشه
الکس: فردا عروسی هست
رز: چیییی
سلی: تو شب ازدواج حامله نشی
رز: چی زری میزنی برادر الکس برات بهتره شاید به تو ۵ تا بچه بده
سلی: جرتتتتتت میدم
لوکا: من اصلا تو جریان نبودم
الکس: بیا بریم

گزارش ممنوع

نظرات (۴)

Loading...

توضیحات

Part:4 ازدواج تصادفی من

۸ لایک
۴ نظر

رز: بیا بریم تا کار ها به جای باریک نکشه
سلی: اره
الکس:( وایییی چرا هروقت میبینمش قلبم تند تند میزنه نه بابا من عاشقش نمیشم نه ولش بخوابم بهتره)
فلش بک: صبح شد و سلی رز رفتن دانشگاه و الکس و لوکا اومدن دانشگاه تاسهام دانشگاه رو بخرن
رز: چه روزی بود
سلی: اره
لوئی: سلاممم
رز: اینجا چیکار میکنی؟
سلی: دیروز مگه ادب نشدی
لوئی: نه چیزی نشده میتونم هنوزم شما دوتارو راضی کنم
رز: دیگه اضافی زر میزنه
سلی: میخوای دیگه کلا نابودت کنم
استاد: سلام همگی
همه: سلام استاد
در همین زمان الکس و لوکا
مدیر: اینجا هم کلاس هامونه
لوکا: خیلی خوبه داداش نظرت چیه؟
الکس: خوبه بیا بریم
رز: بزار راستشو بهت بگم من ازدواج دارم میکنمممم
سلی: ارههههه
لوئی: گمشو بابا شما دوتا فقط مال منین
(لوکا و الکس دارن نگاه میکنن)
رز: با دهنت میگی دوتاتون رو کدوم خری تو رو قبول میکنه
سلی: میخوام ناقصش کنممم
لوئی: نمیتونین
رز: خودت میبینی
رز و سلی اونو بردن پشت بوم لوکا و الکس پشتشون اومدن
لوئی: چرا اینجا اومدیم
رز: چاقو رو بده
سلی: نه خودم میکنمم
رز: این کار مال منه
لوئی: چاقو چیییی چیکار میکنین
رز: خودت میبینی
رز چاقو رو فرو کرد تو عضو ۵ سانتیش
لوئی: نه نهههههه
رز: زیاد فرو نرفت میتونی بری عمل هیچی نمیشه
سلی: واییی از مرد کثافت به خاله
لوکا: این زن تو هست
الکس: اره
لوکا: مراقب باش تبدیل به خاله نشی
الکس: خفه شو
لوکا: اون زن کناریش کیه
الکس: دوستشه
رز: کییییی اونجاست
لوکا: لو رفتیم
الکس: سلام
رز: عه تویی
سلی: این کیه
الکس: برادرمه
لوکا: جریان این مرده چیه
رز: خب منو این ی زمانی باهم بودیم‌ این عوضی به من خیانت کرد حالا منو سلی رو میخواد ماهم ناقصش کردیم تمام
الکس: خوب کردین
لوکا: اگه بره شکایت کنه چی
لوئی: نه نه نمیکنم من دیگه رفتم
سلی: اگه یبارم بیای اینجا کلا دیگه اونجاتو میکنم
لوئی: باشه باشه
الکس: فردا عروسی هست
رز: چیییی
سلی: تو شب ازدواج حامله نشی
رز: چی زری میزنی برادر الکس برات بهتره شاید به تو ۵ تا بچه بده
سلی: جرتتتتتت میدم
لوکا: من اصلا تو جریان نبودم
الکس: بیا بریم

گزارش ممنوع