پادکست: وقتی شفافیت، دیدهشدن و همزبانی رو ممکن میکنه
در سازمانهایی که داده وجود نداره، گله به زبان غالب تبدیل میشه؛ چون چیزی برای تحلیل نیست و تصمیمها بر اساس حدس و برداشتهای شخصی گرفته میشن. اما ERP میتونه این چرخه معیوب رو متوقف کنه و راه رو برای شفافیت، دیدهشدن واقعی و همزبانی بین واحدها باز کنه.
در این اپیزود، با مریم و علی همراه میشیم تا از تجربهها و تضادهایی بگن که اغلب در مسیر استقرار ERP اتفاق میافته: از ترس کارکنان بابت نادیدهگرفتهشدن، تا فرهنگهایی که با ورود ابزارهای شفافساز، در برابر تغییر مقاومت میکنن.
شنوندهها در این اپیزود یاد میگیرن که ERP فقط یک نرمافزار نیست، بلکه زبانی مشترک برای معنا دادن به عملکردهاست؛ ابزاری برای پایان دادن به سوءتفاهمها و ساختن سازمانی که هر تلاش، دیده بشه و هر مسئله، قابل حل باشه.
موضوعات کلیدی این اپیزود:
ERP چطور گله رو به مسئله تبدیل میکنه؟
آیا ERP جای انسان رو میگیره یا کمک میکنه بهتر دیده بشیم؟
نقش ERP در ایجاد زبان مشترک بین واحدهای سازمانی
چطور با دادهمحوری، از سوءتفاهم و ناهماهنگی جلوگیری کنیم؟
آیا ابزار، آینه فرهنگ ماست یا مانعی برای پیشرفت؟
اگر در سازمان شما هم گلهها زیاد شده، اما دادهها کماند، این اپیزود میتونه شروعی باشه برای یک تغییر واقعی.
نظرات