سلام خوبین
بچه ها بابام امروز اومد قرار بود ده روز بمونه منتها کارش زود انجام شده بود من اومدم خونه دیدم بابام خونه است وحشت کردم اصلا انتظار نداشتم فکر کردم خوابم یا جنی چیزی دیدم
دلم براش تنگ شده بودا ولی من میخاستم مهمونی دوممو فردا شب بگیرم الان نمیشه فقط یه مهمونی شد بگیرم عیبابام
ولی در کل خیلی چیز میز برام آورده و صبح تو تهران ۱۷ پرو رو برام خریده بود
حیحی دیگه از کارت خودم پول کم نمیشه بخام بخرمش
خب شما چخبر