سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۳۹۵/۱۰/۰۴
دایانا:فک کنم داره کابوس میبینه
راینا:بزار بیدارش کنم
دایانا:عمرا نمیزارم بیدارش کنین و بعد از بحث های بسیار بقیه هم راضی میشن بیدارش نکنن
ساعت 2بعد از ظهر:
شو:ساعت چنده؟
دایانا: 2
شو:شما که ساعت 3 شب خوابیدین.این چرا تا الان خوابه؟
دایانا:نمیدونم
یدفه ریکو دو متر میپره هوا.میبینه بقیه بالا سرش وایسادن
ریکو:چی شده؟
شو:نگاه کن ساعت چنده....
ریکو:ساعت 2.....ساعت دوعه؟واقعا؟
شو:نه پس خطای دیده
ریکو:من چرا تا الان خوابم؟
دایانا:فک کنم تقصیر منه....
ریکو:اون داستان ساختگیت گند زد تو اعصابم
دایانا:ترسیدی؟
ریکو:اره
دایانا:واقعا؟
شو:نقطه ضعف ریکو ترسه
دایانا:نمیدونستم(لبخند خبیث)
شو:وای!دیگه گفتم.....
ریکو:پاشیم بریم دیگه...چرا اینجا وایسادیم؟