سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۳۹۶/۱۲/۰۹
انگار قرار بود این عشق یه طرفه رو با خودش به گور ببره/توی گوشی به عکسایی که از کوکی داشت خیره میشد و اشک میریخت اونقدر گریه میکرد ک نمیفهمید کی خوابش برده/داغون شده بود/بیماریش گوشتی تو تنش باقی نذاشته بود/سه هفته ای بود که تنهایی منتظر نشسته بود تا مرگش فرا برسه و همه چی تموم شه/قرار شد امروز به بیمارستان بره تا اخرین حرفای دکترشو بشنوه
من دارم درست میشنوم دکتر؟یه اهدا کننده؟؟؟واقعا؟کی؟؟؟
دکتر با لبخندی بهش گفت بله یه اهدا کننده/ولی متاسفانه نمیتونیم اسمشو بهتون بگیم خلاف مقرراته/خودتو اماده کن فردا عمل میشی
جیهوپ تو پوست خودش نمیگنجید/بالاخره یه کلیه براش پیدا شده بود و میتونست با امیدواری به اینده ای با کوکی برنامه ریزی کنه/دلش میخواست بره به خوابگاه و این خوشحالی و با بقیه هم سهیم شه ولی اگر الان میرفت قضیه رو میگفت همه میفهمیدن این مدت اون چقدر مریض بوده تصمیم گرفت وقتی حالش کاملا خوب شد برگرده