بیشتر مدیران کسبوکار از تحلیل سناریو در فرآیند تصمیمگیری خود استفاده میکنند تا بهترین سناریو و همچنین بدترین سناریو را در پیشبینی سود یا زیانهای احتمالی پیدا کنند. افراد میتوانند از این فرآیند زمانی استفاده کنند که سرمایهگذاری بزرگی در پیش دارند، مانند خرید خانه یا راهاندازی کسبوکار. هنگام انجام تحلیل، مدیران و مدیران اجرایی یک شرکت، حالتهای آینده مختلفی از کسبوکار، صنعت و اقتصاد را ایجاد میکنند. این حالتهای آینده سناریوهای گسستهای را تشکیل میدهند که شامل فرضهایی مانند قیمت محصول، معیارهای مشتری، هزینههای عملیاتی، تورم، نرخ بهره و سایر عوامل محرک کسبوکار میشوند. مدیران معمولاً با سه سناریوی اساسی شروع میکنند:
سناریوی پایه: این سناریو متوسط بر اساس فرضیات مدیریت است. مثالی: هنگام محاسبه ارزش فعلی خالص، نرخهایی که بیشتر احتمال استفاده از آنها وجود دارد، نرخ تنزیل، نرخ رشد جریان نقدی یا نرخ مالیات هستند.
سناریوی بدترین حالت: بدترین یا شدیدترین نتیجهای را در نظر میگیرد که ممکن است در یک موقعیت خاص رخ دهد. مثالی: هنگام محاسبه ارزش فعلی خالص، بالاترین نرخ تنزیل ممکن را در نظر میگیرید و نرخ رشد جریان نقدی ممکن یا بالاترین نرخ مالیات مورد انتظار را کم میکنید.
سناریوی بهترین حالت: این سناریو ایدهآل پیشبینیشده است و تقریباً همیشه توسط مدیریت برای دستیابی به اهداف خود به اجرا گذاشته میشود. مثالی: هنگام محاسبه ارزش فعلی خالص، از پایینترین نرخ تنزیل ممکن، بالاترین نرخ رشد ممکن و پایینترین نرخ مالیات ممکن استفاده کنید. بیشتر بخوانید: https://sharifstrategy.org/brand-resonance-model/