سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۳۹۵/۱۰/۰۴
کو:مه و خورشید و فلک درکارند تا ما از دست ریکو خلاص بشیم ولی شما ها نمیزارین
روکی:اره......
شو:میزنم مختون بپاشه دیوارا...خفه شین دیگه
کو:.......
الیس:خفه شید
کو:الیس؟خودتی؟
الیس:اره -_-
کو:این تا دیروز یه بی ادب به من نمیگفت......
روکی:از کمال همنشینی با ریکوعه
کو:بلی بلی
ویلای بقلی:
ریکو:ولی داستان مرگ اون یارو یکم...
راینا:ترسناکه
ریکو:بخوابیم فعلا
دایانا:اگه خوابتون میبره
ریکو:اونقدر که ترسو نیستیم...
همه به ظاهر خواب بودن و ریکو بیدار بود ینی میترسید
ریکو تو ذهنش:
سعی کن بخوابی.ای بابا من هنوز جوونم
بعد از کلی این دست و اون دست کردن خوابش برد
صبح:
دایانا:عه؟شماها نخوابیدین؟
بقیه:نه
دایانا: ریکو کجاست؟
بقیه:خوابه