سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۳۹۷/۰۱/۲۸
اون یه گوشه گریه می کنه
جایی که هیچ کس نمی بینه
اون یه بچه ست
با یه داستان که کسی نمی تونه باورش کنه
اون هر شب دعا می کنه:
خدای عزیز، میشه لطفا کسی رو بفرستی اینجا
که دوستم داشته باشه؟
کسی که منو برای خودم دوست داشته باشه
نه برای کارایی که انجام دادم
و نه برای کسی که در آینده می شم
کسی که منو برای خودم دوست داشته باشه
چون کسی به من نشون نداده
عشق واقعا ینی چی
....
محل کارش هر روز یکم کوچک تر میشه
اون زنیه که شوهرش فرار کرده
اون امروز بعد از کار میره باشگاه
شاید اگر لاغرتر بود
شوهرش می موند
و اون میگه:
کی منو برای خودم دوست داره؟
نه برای کارایی که انجام دادم
و نه برای کسی که در آینده می شم
کی منو برای خودم دوست داره؟
چون کسی به من نشون نداده
عشق واقعا ینی چی
....
اون منتظره که بمیره
همین جوری که تنها نشسته
اون یه مرده توی یه سلول تک نفره
که از کاری که کرده پشیمونه
اون از اعماق روحش گریه می کنه:
خدایا منو ببخش
می خوام برم خونه
بعد اون یه صدایی شنید
از یه جایی تو اعماق وجودش
که اون گفت:
من می دونم که تو قتل انجام دادی
و می دونم که دروغ گفتی
و من تمام زندگیت تو رو نگاه کردم
که داشتی زجر می کشیدی
و حالا که می شنوی
بهت می گم که: من
من تو رو برای خودت دوست دارم
نه برای کارایی که کردی
و نه برای کسی که در آینده می شی
من تو رو برای خودت دوست دارم
من عشقی رو بهت می دم که تا حالا تجربه نکردی
من تو رو برای خودت دوست دارم
نه برای کارایی که کردی
و نه برای کسی که در آینده می شی
من تو رو برای خودت دوست دارم
من عشقی رو بهت می دم که تا حالا تجربه نکردی
^_^
موسیقی و هنر