نقد فیلم آنجا، همان ساعت
آنجا همان ساعت به کارگردانی سیروس الوند یک فیلمِ بدِ ایرانی است که مفاهیمِ کلیشهای و غیرِ قابلِ چشمپوشی دارد. فیلمسازی که ادعایاش کمرِ فیل را خَم میکند و مشخص است این فیلم را برای ماهور الوند ساخته، نباید اَلکی گُنده شود. آقای الوند این ویدئوکلیپی که ساختی چه ربطی به ایران و ایرانی دارد؟. زنِ مسلمانِ متأهلی که خودش به یک مردِ مجرد نخ میدهد و با یک پایانبندیِ جعلی که مثلاً خودش را به کلانتری معرفی میکند تا یک اَرمنیِ، همهی ارامنه را دستبوس هستم و تجربه به من ثابت کرده که چه مردُمانِ دوستداشتنیای هستند، به نامِ وارطان؛ با بازی پرویز پرستویی که اگر ریز شویم میفهمیم که درست است که اسم او به هر دو شکل نوشته میشود اما باید با این ت بنویسیم: وارتان؛ و به اشتباه ناماش در تیتراژ نوشته شده، با معرفت آزاد شود؛ چرا باید عاشقانه تشخیص داده شود؟. کجای عشق به ما اجازه میدهد به دیگری نخ دهیم و از او نانِ سنگگ قبول کنیم؟. اصلاً اگر به فرهنگِ ایرانی نزدیکتر شویم او چرا باید قبول کند برای خوردنِ حتّی یک قهوه با دیگری به سرِ وعده رَود؟، حالا هرچه هم بگوییم رعنا چاقو زیرِ چادرش بوده. ما غیرتِ یک زنِ مسلمانِ ایرانی را با این فیلم زیرِ سؤال بُردهایم و...
متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/mag/?p=25875
نظرات