در حال بارگذاری ویدیو ...

توصیه های ارزشمند از مولانا. دو چیزی که به شدت از آن غافل هستیم و دشمن اصلی آرامش ماست.

Dani
Dani

رازهایی درباره آرامش که غیر از مولانا کسی توان گفتن آن را ندارد. دو توصیه ارزشمند و طلایی از مولانای بخلی که به ما کمک می کند به آرامش بیشتری در زندگی برسیم و در برابر چالش های زندگی شجاعانه بایستیم.
اشعار استفاده شده در این ویدئو:
خنک آن قمار بازی که به باخت هرچه بودش
بِنَماند هیچش الا هوس قمار دیگر

هم چنین بحث است تا حشر بشر
در میان جبری و اهل قدر

عقده را بگشاده گیر ای منتهی
عقده سختست بر کیسه تهی
در گشاد عقده ها گشتی تو پیر
عقده چندی دگر بگشاده گیر

دفتر صوفی سواد و حرف نیست
جز دل اسپیدِ همچون برف نیست.
زاد دانشمند آثار قلم
زاد صوفی چیست آثار قدم

جنبش هر کس به سوی جاذب است
جذبِ صادق، نه چو جذبِ کاذب است
می‌روی گه گمره و، گه در رَشَد
رشته پیدا نی و، آن کِت می‌کِشد
اُشترِ کوری، مِهارِ تو رَهین
تو کشش می‌بین، مِهارت را مَبین

گاو گر واقف ز قصابان بدی
کی پی ایشان بدان دکان شدی
یا بخوردی از کف ایشان سُپوس
یا بدادی شیرشان از چاپلوس
ور بخوردی کی علف هضمش شدی
گر ز مقصود علف واقف بدی

پس ستون این جهان خود غفلت است
چیست دولت؟ کین دوا "دو" با "لت" است
اولش "دَو دو" به آخر "لت" بخَور
جز درین ویرانه نبوَد مرگ خَر

این پشیمانی قضای دیگر است
این پشیمانی بِهِل، حق را پَرَست
ور کنی عادت، پشیمان خور شوی
زین پشیمانی، پشیمان‌تر شوی
نیمِ عمرت در پریشانی رود
نیم دیگر در پشیمانی رود

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

توصیه های ارزشمند از مولانا. دو چیزی که به شدت از آن غافل هستیم و دشمن اصلی آرامش ماست.

۲ لایک
۰ نظر

رازهایی درباره آرامش که غیر از مولانا کسی توان گفتن آن را ندارد. دو توصیه ارزشمند و طلایی از مولانای بخلی که به ما کمک می کند به آرامش بیشتری در زندگی برسیم و در برابر چالش های زندگی شجاعانه بایستیم.
اشعار استفاده شده در این ویدئو:
خنک آن قمار بازی که به باخت هرچه بودش
بِنَماند هیچش الا هوس قمار دیگر

هم چنین بحث است تا حشر بشر
در میان جبری و اهل قدر

عقده را بگشاده گیر ای منتهی
عقده سختست بر کیسه تهی
در گشاد عقده ها گشتی تو پیر
عقده چندی دگر بگشاده گیر

دفتر صوفی سواد و حرف نیست
جز دل اسپیدِ همچون برف نیست.
زاد دانشمند آثار قلم
زاد صوفی چیست آثار قدم

جنبش هر کس به سوی جاذب است
جذبِ صادق، نه چو جذبِ کاذب است
می‌روی گه گمره و، گه در رَشَد
رشته پیدا نی و، آن کِت می‌کِشد
اُشترِ کوری، مِهارِ تو رَهین
تو کشش می‌بین، مِهارت را مَبین

گاو گر واقف ز قصابان بدی
کی پی ایشان بدان دکان شدی
یا بخوردی از کف ایشان سُپوس
یا بدادی شیرشان از چاپلوس
ور بخوردی کی علف هضمش شدی
گر ز مقصود علف واقف بدی

پس ستون این جهان خود غفلت است
چیست دولت؟ کین دوا "دو" با "لت" است
اولش "دَو دو" به آخر "لت" بخَور
جز درین ویرانه نبوَد مرگ خَر

این پشیمانی قضای دیگر است
این پشیمانی بِهِل، حق را پَرَست
ور کنی عادت، پشیمان خور شوی
زین پشیمانی، پشیمان‌تر شوی
نیمِ عمرت در پریشانی رود
نیم دیگر در پشیمانی رود

آموزش