در حال بارگذاری ویدیو ...

بابام اومده "سیأتی أبی" | سید مجید بنی فاطمة

ℓ£σ 313
ℓ£σ 313

بابام اومده | سید مجید بنی فاطمة
لیلة 3 محرم 1441 هـ - مجلس ریحانة الحسین ع
تنفیذ - مهدی سعد مزرعة

[English Sub]
https://youtu.be/vNR6johTLHk

[النص]

موهامو شونه کنید
داره میاد بابام
میاد منو ببره
میدونه چقد تنهام
بیا که خسته شدم بابا
فقط تو رو میخوام

نیومدی بال و پرم سوخت
تو کوچه ها موی سرم سوخت
انقده دلتنگ تو بودم
برام دل اهل حرم سوخت

دردای من دوا نمیشه
چشای بسته وا نمیشه
عمه برام غذا آورده
اما
اینا برام بابا نمیشه

شب تا سحر خدا خدا می کنم،
با گریه بابامو صدا می کنم،
..
ممنون بابا که با این
محاسن خونی
یادت نرفته منو
اومدی به مهمونی
خیلی خوش اومدی ای ماهِ
شکسته پیشونی

زیر تگرگ تازیونه
تنم مثه برگ خزونه
موهام داره لحظه به لحظه
سفید میشه دونه به دونه

روز و شبم هول و هراسه
پیرُهنم کهنه لباسه
انقد عوض شدم که جز تو
بابا
کسی منو نمیشِناسه


اومدی اما بغلم نکردی
کاشکی که روی نیزه برنگردی

..

بابا ببین که چقدر
خسته و بی جونم
بس که گرسنمه از
شبی که تو ویرونه م
نشد چیزی بخورم آخه
شکسته دندونم

لحظه ای که می خوام بخوابم
یه خاطره میده عذابم
چشامو که رو هم می ذارم
تو فکر اون بزم شرابم

هر دوی ما خسته ی خسته
زخما رو چهره‌مون نشسته
تو رو با خیزرون منو با
سیلی
دندون هر دومون شکسته

رو دامن منی سرِ رو نیزه
کاشکی سر منم بره رو نیزه

#بنی_فاطمة #یاحسین #أسفار_الغدیر

----------------

تسجیلات الغدیر للصوتیات و المرئیات
"أسفار الغدیر"

نظرات (۲)

Loading...

توضیحات

بابام اومده "سیأتی أبی" | سید مجید بنی فاطمة

۸ لایک
۲ نظر

بابام اومده | سید مجید بنی فاطمة
لیلة 3 محرم 1441 هـ - مجلس ریحانة الحسین ع
تنفیذ - مهدی سعد مزرعة

[English Sub]
https://youtu.be/vNR6johTLHk

[النص]

موهامو شونه کنید
داره میاد بابام
میاد منو ببره
میدونه چقد تنهام
بیا که خسته شدم بابا
فقط تو رو میخوام

نیومدی بال و پرم سوخت
تو کوچه ها موی سرم سوخت
انقده دلتنگ تو بودم
برام دل اهل حرم سوخت

دردای من دوا نمیشه
چشای بسته وا نمیشه
عمه برام غذا آورده
اما
اینا برام بابا نمیشه

شب تا سحر خدا خدا می کنم،
با گریه بابامو صدا می کنم،
..
ممنون بابا که با این
محاسن خونی
یادت نرفته منو
اومدی به مهمونی
خیلی خوش اومدی ای ماهِ
شکسته پیشونی

زیر تگرگ تازیونه
تنم مثه برگ خزونه
موهام داره لحظه به لحظه
سفید میشه دونه به دونه

روز و شبم هول و هراسه
پیرُهنم کهنه لباسه
انقد عوض شدم که جز تو
بابا
کسی منو نمیشِناسه


اومدی اما بغلم نکردی
کاشکی که روی نیزه برنگردی

..

بابا ببین که چقدر
خسته و بی جونم
بس که گرسنمه از
شبی که تو ویرونه م
نشد چیزی بخورم آخه
شکسته دندونم

لحظه ای که می خوام بخوابم
یه خاطره میده عذابم
چشامو که رو هم می ذارم
تو فکر اون بزم شرابم

هر دوی ما خسته ی خسته
زخما رو چهره‌مون نشسته
تو رو با خیزرون منو با
سیلی
دندون هر دومون شکسته

رو دامن منی سرِ رو نیزه
کاشکی سر منم بره رو نیزه

#بنی_فاطمة #یاحسین #أسفار_الغدیر

----------------

تسجیلات الغدیر للصوتیات و المرئیات
"أسفار الغدیر"

مذهبی